66 با وجود ا ی نکه همسرم گ اهی برآشفته و عصبانی می شد و با بس ی اری از تفس ی رهایی که ا ی شان ارائه می کردند مخالفت می نمود، اما آن تفس یرها به طور فوق العاده ای مورد پسند و توجه ما قرار می گرفت و هرچند آن احساس را به نوعی در خود مخفی می کردیم ، ولی در قلب و روح ما سکون و اطم ی نان می دمید. جالب آنکه همسرم با وجود اعتراض همیشگی بر تفس ی رهای خانم سمی ه از آنها در خطابه ها و کلاس های درس داوطلبانه اش در مسجد استفاده می کرد و همی ن موضوع موجب جلب تعداد ب ی شتری از افراد به کلاس های درس ا ی شان می گردید؛ زی را با م ی زان عقلی و نقلی که منطق و آی ات را محترم می داشت صحبت می نمود. هفت سال روابط ما با ا ی ن خانواده به هم ی ن نحو در هر د ی دار ادامه یافت . از ای نکه ا ی ن خانواده بس ی ار مهربان، سخاوتمند و پاک نیت بودند و زندگی خو ی ش را بر آنچه رضای حق است قرار داده اند، کاملاً یقین داشتی م و مطمئن بود یم. ولی در ع ی ن حال مای ۀ تعجب بود که شوهر این خانم با وجود داشتن روحی آکنده از عشق و اطلاعاتی وس ی ع و عمیق با وجود ا ی نکه بر اهم ی ت نماز و به جا آوردن آن در خانه اش تأک ی د می نمود؛ برای ادای نماز به مسجد نمی رفت . از سوی دیگر، سم ی ه خانم با وجود کمال حشمت و وقار، موافق پوش ی دن حجاب نبود و معتقد بود که نجابت و پاکدامنی به نوع لباس و پوشاک مع ی ن وابسته نیست.
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2