سفر از ایمان به ایقان

45 است؟ با کمال اطم ینان و به سرعت جواب دادم : بله هم ینطور است . پدر با لحن پرسشگرانه ای ادامه داد : آی ا هم ی ن هدف در کل یسا برآورده نمی شود؟ سرم را به نشانۀ موافقت بدون پاسخ پایین آوردم و پدرم به سخنان خود ادامه داد : مگر نه آنکه خداوند در همهجا حاضر است؟ یا آنکه فقط در مسجد حاضر است؟ جواب دادم بله . باز ادامه داد و پرس ید: آی ا همۀ ما انسان ها، مسلمان و غیرمسلمان ، بندگ ان حق ن یستی م؟ و خداوند همۀ ما را دوست نمی دارد؟ سؤالش را بی جواب گ ذاشتم، ز ی را معلم سر کلاس بارها گ فته بود که خداوند فقط مسلمانان را دوست دارد و تنها ما مسلمانان هست ی م که به بهشت خواه ی م رفت و برای دیگران البته ا ین طور نخواهد بود . پدرم منتظر جواب من نشد، گویا آنچه را در ذهن من می گذشت، خوانده بود . به نرمی با دستش بر شانه ام زد و گفت: آیا قربی ت درگ اه الهی مربوط به د ین معینی است؟ و یا صرفاً به قلب پاک و مهربان بستگی دارد؟ پدرم سخنانش را ا ین گونه ادامه داد : دختر عز ی زم، کل ی سا همانند مسجد، محل پاک و طاهری است . حرف های پدر برا یم بسی ار مؤثر بود و نوعی شادی مرا فرا گرفت. از سخنان او حق ی قتی را فهمیدم که بر من پوشی ده بود. در آن ح ی ن، حزن و اندوهی را که در قلبم نسبت به معلم مورد علاقه ام و اکثر دانش آموزان خانم هدی شاکر، معلم درسجغراف ی ا احساس می کردم، تخف یف یافت . من و همدرسهای م اغلب دربارۀ ا ی ن خانم معلم

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2