سفر از ایمان به ایقان

32 ولی ای ن بازگ شت ممکن نبود ز ی را از همکاران خو ی ش فهمیدیم که مطابق قانون وزارت تعل ی م و تربی ت آنجا قبل ا ز پایان سال تحص ی لی، غی رممکن است . همچنین به ا ی ن علت که به بهانۀ ترت ی ب امور قانونی اقامت در کشور، گذرنامه های افراد و خانواده هایشان را در فرود گاه می گرفتند و آن را تا ی ک ی ا دو روز قبل از پایان سال تحص ی لی پس نمی دادند، امکان باز گ شت وجود نداشت . بنابراین چاره ای نداشتیم جز تسلی م و رضا به آنچه خداوند برای ما مقرر داشته بود و می بایست در آن سرزمی ن بمانی م و سعی کنیم برای مشکلات و گرفتاری هایمان چارهای بیندیشیم . مشکلات اول ی ه کم کم حل شدند و به زندگی تازه خو گرفتیم، البته سهل و آسان نبود ولی کمک و عنا ی ت حق شامل حالمان شد . ای ن نخستین باری بود که دور از خانواده های خود بود یم. در دیار غربت، انسان با انواع مختلف مردم از فرهنگ های گوناگون برخورد میکند و این اولین باری بود که با همکارانمان از کشورهای مختلف عربی معاشرت می کردیم. از تفاوت عادات آنها با خودما ن شگفت زده بود یم. حتی آن هایی که از مصر آمده بودند و با آنها کار می کردیم و ی ا ملاقات نمودیم بسی ار با خانواده های ما و یا آن هایی که می شناختی م تفاوت داشتند و هر ی ک روش خاصی برای رسیدن به هدفشان از آمدن به ا ی ن سرزمین داشتند.

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2