28 مؤمن بودند و به توانایی های من ا ی مان داشتند و همواره مرا بسوی بهتر شدن تشوی ق می کردند موجب پیشرفت هر چه ب ی شتر من می شد. مجدداً بازمی گردم به همان اصلی که در آغاز زندگی مشترکمان بر آن اتفاق نمود یم و آن تلا ش و سعی بلی غ در احی اء اسلام بود . بای د یادآور شوم که عباراتی مانند «احی اء ملت » و یا «احیاء دین» به گ وش همگان ناآشنا ن ی ست، زی را در زمان انحطاط و فروپاشی اجتماعی نداهایی بر ا ین مبنا بلند بود، چنانچه هم اکنون ن یز ای ن نداها به گوش می رسد و این به علت وضع بس ی ار نابهنجاری بود که ملت و امت به آن دچار بودند و از انظار هیچ کس پوش ی ده نبود. حالتی از دو گانگی و لاابالیگری مردم را فرا گ رفته بود، فساد اخلاقی و فراموشی اصل و حق ی قت دی ن هم رواج داشت که منحصر به د ی انت اسلام نبود بلکه همۀ اد ی ان به آن دچار بودند . البته بر خوانندگان عز یز پوش یده نی ست انحطاط و فسادی که در دهۀ شصت وجود داشت البته به درجه ای نبود که امروزه به آن رس ی ده است . وضع جوامع انسانی در وقت حاضر را دوری از راه حق و کبر و نفاق، و کراهت و خودپسندی ترس ی م نموده است و انسان ها دیگر خی ر و شر را ا ز هم تم یز نمی دهند، به مُنکَر امر نموده و از معروف، نهی می نمای ند، خداوند را به فراموشی سپرده اند:
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2