سفر از ایمان به ایقان

257 صفت ای مان فقط بر مسلمانان روا است و یا ای نكه نخواستم ب ی ش از آن صحبت كنم و به صراحت اعلان نما ی م كه به قدر و منزلت حضرت رسول اكرم پی نبرده بودم تا ا ی نكه صحبت های ای ن افراد مؤمن را شن یدم. به هر حال سکوت کردم و به آنچه که خواهرم گفته بود اكتفا كردم ز ی را همان بود كه خود ن ی ز احساس نموده بودم . چند روز بعد خواهرم گفت كه با ی د به دیدن ی ک خانوادۀ دیگر برود . با او رفتم و ا ی ن بار با هم وارد خانه شد یم. خانۀ آنها وی لای ساده ای بود. وارد ی ک سالن وسیع شدی م كه پر از جمع ی ت بود. به صاحبخانه كه مرد سالمندی بود معرفی شدم، همسر ا ی شان نی ز خانم مسنی بود ولی با وجود سن زیاد اصرار داشت كه پذ ی رایی را خودش انجام دهد با وجود ای نكه بس ی اری برای كمک به ا ی شان آمادگی نشان می دادند. از فرط محبت و صمیمی ت و علاقه ای كه آنها به كمک و ی اری صاحبخانه ابراز می داشتند لحظه ای شک نكردم كه ا ی ن جمعیت انبوه همه اعضاء یک خانواده هستند . صاحبخانه با شیرینی « مولد نبوی » و چای از ما پذ ی رایی نمود . ای ن خود باب صحبت را دربارۀ عظمت حضرت رسول و اسلام گشود. بعد صحبت ها به توافق همۀ اد ی ان كش ی ده شد كه صرفاً برای انتشار صلح و سلام ب ی ن بشر آمده است . این اولین بار بود كه آ ی اتی را از كتاب های انجی ل و تورات می شنیدم. نحوۀ طرح موضوعات كه تأك ی دشان بر هدف واحد همۀ ادیان آسمانی بود مرا مات و مبهوت نموده بود . از این

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2