سفر از ایمان به ایقان

249 و گوی ا در داخل نفس خو ی ش نیز ای ن را خوش دانسته بودم . خلاصه به عنوان امام ا ی ستادم و نماز را به جا آوردم در حالی كه كاملاً مطمئن بودم كه ای ن جایگاه من نیست. در آن لحظه متوجّه شدم كه ا ی ن سمت صرفاً به خاطر ری ش بلند من بود كه گمان صالح بودن و ن ی كوكاری را تأیید می كرد. از آن لحظه به بعد احساس نمودم كه اندیشۀ جستجوی یک مقتدی در میان پیش نمازان مساجد ب ی هوده است ز ی را مردم فقط و فقط برای انتخاب شخص پیش نماز به ظاهر او اعتماد می نمای ند تا نمازگزار عباد الله گردد. در همان آن تصم ی م گرفتم دی گر در مسجد نماز نخوانم تا به شخصی ریاکار تبدی ل نشوم و از ا ین حس غرور و تكبری پیروی نکنم كه در وقتی كه موافقت كردم كه به پیش نمازی با ی ستم و نمازگزارم، در درون خود احسا س نمودم. در درون خود به ا ی ن نتیجه رس ی دم، اختی اری كه فقط مبنی بر ظاهر باشد موجب می شود انسان را از آنچه را که لازم است در وقت نماز برای آن خاضع و خاشع باشد منصرف سازد. با وجود نماز و روزه و بیداری در ن ی مه شب ها و به جا آوردن سنن دی گر، وقتی به رختخواب می رفتم آنچه مرا نگران می کرد این بود که قبل از خواب رفتن احساس می کردم مرگ گر ی بان مرا در خواب خواهد گرفت و هرگز دگر باره برنخواهم خواست . ترس شد ی دی از شبح مرگ مرا فرا می گرفت و قلبم به شدت به تپش می افتاد . اغلب اوقات در حالت گر یه و زار ی به درگاه خداوند التماس می نمودم كه مرا ببخشاید و بیامرزد و عذاب

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2