سفر از ایمان به ایقان

235 وجود دارد كه بر مبنای آن هدا ی ت میشود. خیلی طول نكش ی د تا همسرم به اطم ی نان قلبی رسید و به اجرای تعال ی م بهائی عامل شد . پس از تولد فرزند اولم تصم یم گرفتم به مصر بازگردم تا همۀ خانواده با هم باش یم. در بازگشتم با جامعۀ بهائی در مصر آشنا شدم، بس یار از ای ن بابتخوشحال و خرسند بودم ولی فرق ز ی ادی م ی ان آنها و جامعه های دیگر نیافتم . در جلسات ض یاف ت و مناسبت های دی گر آنان شركت میكردم. حقی قتاً كه در موارد احت یا ج و لزوم بس ی اری از آنان به ی اری و كمک ما می شتافتند. با گذشت ا ی ام وقتی خانوادۀ همسرم از ا ی مان ما به د ی ن بهائی باخبر شدند در موقع ی ت سختی از نظر روحی و روانی قرار گرفت یم. فشارهای زی ادی بر ما وارد می آوردند تا ما را مجدداً به قول خودشان به آغوش اسلام بازگردانند . برای فشار ب ی شتر بر همسرم به محل كار او خبر دادند و آن قدر ای ن فشار ادامه ی افت تا توان ما از دست رفت و نتوانست ی م با همۀ ا ین مشکلات مبارزه كن یم زیرا بی ش از طاقت و توان ما بود . بخصوص كه ما هنوز آن طور كه بای د و شاید در دی ن جدی د خوی ش به اندازۀ كافی عم یق نشده بود ی م و چاره ای ن یافتیم بهجز ای نكه به اسلام بازگرد یم. ای ن را به عموم دوستان از مسلمان و بهائی اعلان كرد ی م تا از زبانه های آتشی كه برادران و خواهران همسرم به جان ما انداخته بودند رهایی یابیم.

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2