233 فرایض و واجبات د ی نی خو ی ش را در وقتش انجام می داد. او حتی در آغاز جوانی در دهۀ دوم از عمرش برای ادای فر ی ضۀ حج به مكّه رفته بود كه در آن زمان مرسوم نبود و صرفاً آقا ی ان و خانم های بزرگسال به حج می رفتند . خواهرم از همان ا ی ام، حجاب ش ی ک و زیبا در بر می کرد و خود شاهد بودم كه چگونه ا ی ن موضوع موجب گشت تعداد ز ی ادی از شاگردانش و همكارانش از او پیروی کنند و حجاب ساده و ز ی با بر سر كردند . قبل از نمای ان ساخ تن شدت تعجبم و اعلان اعتراضم نسبت به آنچه شن ی دم، تمام ای ن افكار ذهن مرا فرا گرفته بود و به سرعت در مغزم می چرخی د ولی خواهرم به من کمک کرد تا آرام شوم و به خوبی و درستی گوش کنم . با وجود ای نكه شروع به مطالعۀ كتابچه هایی برای آشنایی با د ی انت بهائی و مبادی و تعالی م آن نمودم ولی احساس عج ی بی از رد و اعتراض و ترسی كشنده و پری شانی مرا فرا گرفته بود كه وصف نتوانم . در آن اثناء آیۀ قرآنی كه همواره به دنبال معنی آن می گشتم كه داخل شدن به جهنم را برای همۀ مخلوقات حتمی می نمود به ی اد آوردم . احساس کردم كه واقعاً هر کسی كه از ا ین دی ن جدید مطلع می شود باید از ای ن نار بچشد . آتش احساس به ا ی نكه آسمان د ی نی كه در آن نشو و نما نموده ای م شكافته و د ین دی گری با تعال ی م و احکام جد ی دی جایگزی ن آن شده به مراتب شد ی دتر از آتشی است كه ما می شناسیم. آنچه بر شعله ور ساختن ای ن آتش میافزای د همانا تغ یی ر عادات و رسومی است كه بدان خو
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2