219 به قلب و روانم اعتماد كنم . برخی از كتب فقه اسلامی را مطالعه کردم ولی در بحث ها و اصطلاحات سخت آن گم می شدم اما در هر صورت سعی می کردم ی ک مسلمان آنطور كه بای د و شای د باشم. زمانی احساس کردم كه توانسته ام یک مسلمان واقعی باشم و از این بابت افتخار می کردم تا ا ی نكه خواهرم كه زن بس ی ار متد ی نی بود و او را مثل اعلایی از ی ک مسلمان با معلومات و مطلعی عمی ق در اسلام می دانستیم و فارغ التحصیل دانشگاه الأزهر بود و زندگی خو ی ش را وقف احی اء و زنده نگه داشتن اسلام نموده بود، با كمال جرئت از دی ن جدیدی سخن گفت و همس رش كه مردی باتقوا و پره ی زكار بود و همگی نسبت به او محبت و احترام خاصی داشتی م از او پشت ی بانی می نمود . شخصی كه نه تنها فر ی ضۀ نماز پنج گانه اش را هرگز رها نمی كرد بلكه آنها را در مسجد به جا میآورد . وقتی احساس کردم كه خواهرم و همسرش نسبت به ا ین دی ن جدید اقناع شده اند، سفر بحث و مطالعۀ خو ی ش را مجدداً آغاز کردم . ی کجلد كتاب قرآن با فهرست خر ی دم و بحث آ ی ات متشابهات را آغاز كردم و آن آی ات و معانی آنها را دق ی قاً مطالعه کردم . از خداوند می خواستم مرا به حقیقت این آی ات راهنمایی فرما ی د، به وس ی لۀ فرهنگ اصطلاحات و لغت نامه معنی برخی اصطلاحات دشوار را استخراج می كردم و هدفی
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2