202 آنكه بی نهای ت از دی دار و آشنایی با بهائ یان د یگر خوشحال بودم ولی همواره چ ی زی مانع ا ی مان كامل من می شد. به این نتی جه رسی ده بودم كه حضرت بهاءالله شخصی مصلح و از اولیاءالله هستند ولی نمی توانند پ یامبر باشند و آنچه از آ ی ات قرآن كه به آمدنش بشارت داده خوانده و فهم یده بودم دلالت بر آن داشت كه شخصی هستند كه قرآن را با دقت مطالعه كرده اند و شواهدی استخراج نموده و توانسته اند مردم را قانع نما ی ند كه بر شخص ای شان منطبق است . من یقین داشتم كه حضرت محمد خاتم الأنبی اء والمرسل ی ن هستند و خداوند بعد از آن حضرت، رسولی را نخواهد فرستاد . روزی در بازد ی د از خدابیامرز خاله فاطمه، ی كی از دوستان نزد یک مادرم بود ی م كه صحبت هایش اصلاً خسته کننده نبود و او را خیلی دوست داشتم. در می ان صحبتش با مادرم رو به من كرده پرس ید: حنان آی ا كتاب انجی ل را از قبل مطالعه كرده ای؟ به سرعت جواب دادم : البته كه نه و هیچ وقت آن را نخواهم خواند ز ی را تحر ی ف شده است. به من گفت : چطور ممكن است تحر ی ف شده باشد و همچنان دلایل ظهور حضرت محمد در آن موجود باشد؟ بس ی ار تعجب کردم و گفتم: این غی رممكن است ز ی را من می دانم كه انج ی ل را تحری ف کردهاند تا آی اتی را كه دل ی ل بر ظهور حضرت محمد است مخفی کنند . خاله فاطمه فوراً كتاب انج ی ل را آورد و شروع به خواندن كرد :
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2