195 نشاندند . ای ن امر باعث خوشحالی پدربزرگ دوست داشتنی ام می شد و همواره ما را با تعر ی ف و تمجی د تشویق می نمود. گاهی اوقات با تعجب با خود می اندی شم و از خود می پرسم : چگونه پدر و مادر ما توانستند ا ی ن چنی ن بذر عشق به نماز و تلاوت قرآن را در وجود ما بکارند؟ و چگونه ما بی صبرانه در انتظار ماه مبارک رمضان بودی م و از رفتن به مسجد برای ادای نماز شب های ماه رمضان لذت میبردی م، پدرم دو برادر مرا همراه خود می برد و من به همراه مادر میرفتم. خی لی متح ی رم كه چگونه بهطور خی لی طب ی عی حتی وقتی كه سرگرم تماشای تلویز ی ون بود ی م با شنی دن صدای اذان از جای خود فوراً برخواسته و از پدر و مادر خو ی ش پیروی میکردی م، حتی برادر كوچک من كه طفل خردسالی بود ا ی ن چنین مینمود. آنها دینداری را در ما بر پای ۀ عشق به د ی ن و رعای ت مناسک آن پرورش داده بودند نه بر پا ی ۀ ترس و ب یم. این مسئله موجب گشته است كه بی نهای ت ممنون آنها باشم و از ادای حمد و شكر الهی عاجز و قاصرم ز یرا اگر تمام عمر خو ی ش را صرف توحی د و تنزی ه حق نمایم از عهدۀ ا ی فای حقش بر نخواهم آمد . نعمت عشقش و حب ذات غ ی بش را صرفاً از برای رضای ش و نه به طمع بهشت و ی ا ترس از دوزخ بر ما منت نهاد، عشقی پاک و مقدّس در شأن و مقام آن خداوند بزرگوار .
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2