سفر از ایمان به ایقان

178 ...« أ رِ وَمَا تَد ی أ رِ أ سِبُ غَدًا وَمَا تَد أسٌ مَاذَا تَك نَف أسٌ بِاَ أ ضٍ ی نَف ی اَر هَ عَلِ  الل  إ ن تَمُوتُ ا ی مٌ خَب یر ». ( سوره لقمان - آیه )۳۴ ...و كسی نمی داند فردا چه به دست میآورد و كسی نمی داند در كدامین سرزمین میمیرد در حقی قت خداست [كه] دانای آگاه است . 81 لذا تصم یم گرفتیم ای مان خوی ش را به روش اسلامی اعلان نمای یم. شستوشو كردیم و لباس هایی را كه به تازگی با آب زمزم در سفر حج عمره، متبرّک كرده بود ی م بر تن کردیم و به ب ی رونی ز ی بای آپارتمان خو ی ش رفتیم و با صدای بلند ولی لرزان به علت گر ی ستن شدی د اعلان كرد یم: ( أشهدُ أن لا الله وأن س لا اله ا ی دَنا محمّداً رسول الله وأن حضرةَ الأعلی المبشّرُ رسولِ الله وأن حضرةَ بهاءالله رسولُ الله ) در آن لحظات سرنوشت ساز رعشۀ شد ی دی سراپای ما را فرا گرفت و با صدای بلند گر یستی م به نحوی كه فراموش كرده بود ی م كه همسا ی گان ممكن است از شن یدن صدای ما دچار ترس و ناراحتی شوند . حقی قتاً كه لحظات هولناكی بود گو ی ا آسمان در حول ما شكافته می شد و زمین می لرزید و از ز یر پای مان می گذشت و كوه ها چون ابر در گذر بود. انگار عالم آفرینش تماماً با ما همصدا شده بود و ترنمات صدای ما را تكرار می نمود، گو یا بر دم ی دن روح ا ی مان در قلوب ما و تجد ید حیات روح ما شهادت می دهد. احساسی بس ترسناک ولی لذت بخش بود كه 81 ت رجمۀ فولادوند به این آدرس اینترنتی

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2