140 كلمۀ سخت و دشوار نمی تواند بار مسئول ی تی را كه بر دوش ما قرار گرفته است به خوبی وصف نما ید. به همسرم گفتم : آیا ای ن همان صراط مستقی می است كه هر روزه هفده بار در نمازهای خو ی ش از حق میخواهیم ما را به آن راهنمایی نما ید؟ همسرم سورۀ فاتحه را ادامه داد ...« : صِراطَ الّذی نَ اَنعَمتَ عَل یهِم... ولاَ الضّالّ ین»... راه آنان كه گرامی شان داشتهای … و نه [راه] گمراهان... 59 با نگرانی شد ی د جواب دادم : یا خدا آ ی ا مقصود ا ی ن است؟ آیا به خاطر ای ن است كه آن را چن ی ن وصف نموده اند كه از مو نازک تر و از شمشیر برّنده تر است؟ آ یا ای ن وصف برای مجسم ساختن شدت سختی و خطرناک بودن و لزوم دقت در اتخاذ چن ی ن تصمی می نیست؟ با ای ن پرسش ها بحث خو ی ش را متوقف ساختی م، مسائل را در همی ن حد رها كردیم تا قدری استراحت کنیم . نسی م جان پرور سحرگاه بر چهره های ما در آن ب ی رونی بس یار زیبا وزی د، خستگی ما به اوج خود رس یده بود. برخاست ی م و نماز صبح را بنا به عادت هم ی شگی با هم به جا آوردیم . لحظاتی ب ی ش نگذشت كه همسرم چنان به خواب رفت که به قول مادربزرگم هفت پادشاه را در خواب دید و من هنوز به پادشاه اول خواب م هم نرسی ده بودم، پلک های م حتی برای لحظه ای برهم نمی آمد . مسائل 59 ترجم ۀ فولادوند به این آدرس اینترنتی
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2