ورای فرهنگ رقابت
6 فصل 1 فرهنگ برای آن که بتوانیم فرهنگی را نقد کنیم، لازم است که نظریهای دربارۀ فرهنگ داشته باشیم ، یعنی یک تعریف از این که فرهنگ چیست و چگونه کسانی را که در حوزۀ آن زندگی میکنند شکل میدهد وً متقابلا از سوی آنها شکل میگیرد. لغت «فرهنگ » دارای تاریخی پیچیده است و طیف وسیعی از معانی را در بر میگیرد. در معنای معاصر و رایج آن اغلب به مجموعۀ هنرها، غذاها، لباس ها و سایر شکلهای زیبائی شناسانه و آئینی که یک گروه اجتماعی را از گروه دیگر ممتاز میکند، گفته میشود. در مطالعات فرهنگی معاصر، فرهنگ ً معمولا به مجموعۀ نظامهائی اطلاق میشود که نمایند ۀ باورها، ارزش ها و سایر صور اعتقادی در میان گروههای اجتماعی هستند، و در وسیعترین کاربرد جامعه شناسانه و مردم شناسانه، شکلهای سیاسی، اقتصادی و حقوقی و سایر شکلهای ساختاری در میان گروههای اجتماعی را نیز در بر میگیرند. اما آنچه در میان همۀ این معانی مشترک است ، اشاره به پدیدههائی است که در اجتماع آموخته میشوند و یا شکل میگیرند، در میان جمعیتها و بین نسلها ًنسبتا سیال و تغییر پذیر هستند و بنا بر این در مقابل پدیدههائی قرار میگیرند که از نظر زیستی به ارث میروند یا تعیین میشوند و در نتیجه ًنسبتا ثابت هستند. طبیعت بشری – فرهنگ بشری به سبب اهدافی که در این کتاب در نظر داریم، فرهنگ را به کمک این معنای بسیار وسیع تعریف میکنیم، یعنی به عنوان کل میراث اجتماعی یک جامعه که شامل جلوههای مادی، اعتقادی و ساختاری یا نهادینی هستند که همگی در اجتماع آموخته میشوند یا شکل میگیرند و بنا بر این ممکن الوقوع و تغییر پذیر هستند. 0 در مقابل، اصطلاح طبیعت بشری برا ی اشاره به آن دسته از خصوصیات مشترک نوع انسان به کار میرود که از نظر زیستی به ارث میروند و در نتیجه ًنسبتا ثابت و غیر قابل تغییر هستند. برای مثال، نیاز به خوردن یکی از خصوصیات ذاتی طبیعت بشری است ، اما سایر مسائل مربوطه، از ذائقۀ ما در خوردن غذا گرفته، تا نحوۀ تولید و توزیع غذا، جلوههائی از فرهنگ بشری هستند. به همین منوال استعداد استفاده از یک زبان پیچیده یکی از خصوصیات ذاتی طبیعت بشری است . اما زبانهای گونا گونی که اقوام مختلف
Made with FlippingBook
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2