ورای فرهنگ رقابت

76 رقابت کنند، در حالیکه رسانههای گروهی مؤسساتی هستند که تأثیر مهمی روی گرایشات روان ساختاری دارند. برخی از مهمترین رقابت هائی که در جوامع دموکراتیک صورت میپذیرد رقابتهای رسانهای شده برای تأثیر گزاری روی رویکردها و آراء عمومی است . همانطور کهً قبلا در این فصل مورد بحث قرار گرفت، بیشتر گروههای هواداری ناچارند به روشهای افراطی و تقابلی دست بزنند تا بتوانند حق اظهار نظر در رسانههای تجاری را داشته باشند . این گروهها با فراهم آوردن مواد خام برای تولید نمایش خصمانه، سرانجام به جائی میرسند که پیام خود را تحریف و سادهلوحانه میکنند که به نوبۀ خود درک مردم را از موضوعات ی که میکوشند به آنها بپردازند ، تحریف و ساده لوحانه میکند. بنا بر این بسته بندیکردن فعالیتهای اجتماعی به صورت نمایشهای خصمانه توانائی یک گروه هواداری اجتماعی را برای پرداختن به مشکلات پیچیده و ظریف تضعیف میکند. مبارزات رسانهای صلح سبز i نمونۀ کلاسیکی از این معاملۀ فاوستی ii است که گروههای هواداری اجتماعی که می خواهند حق اظهار نظری در فضای عمومی بدست بیاورند، با آن رو به رو میشوند. 81 حتی کارکنان صلح سبز هم تشخیص میدادند که اغلب مبارزاتشان به «احمقانه شدن» موضوعات پیچیده و همچنین مغشوش شدن ارتباطات مهم بین موضوعات منجر میشود. 80 با این حال، صلحسبز به عنوان یکی از سازمانهای هواداری اولیه که درک رسانهای داشته، به همراه تدابیر رسانهایاش به الگوهائی برای تعداد بیشماری از گروههای هواداری اجتماعی بدل گشتهاند. وقتی این تدابیر زیاد میشوند، رواج سیاسی یک نمایش خصمانۀ خاص پائین میآید. این امر به اوج گیری فزایندۀ تدابیر رسانهای نمایشی و افراطی منجر میگردد. این روند اوج گیری باز هم بیشتر مسائل مورد علاقۀ هواداران اجتماعی را تحریف و ساده لوحانه میکند. علاوه بر آن، بخشهائی از جمعیت را که ممکن بود همراهی نشان دهند، از موضوع بیزار میکند. بنا بر این فرهنگ اعتراض هواداران اجتماعی را در عرصۀ شکلدهی به افکار عمومی در یک وضعیت نامطلوب دائمی قرار میدهد و در عین حال به ساختارهای رسانهای تجاری که شرایط ورود به عرصۀ عمومی را تعیین میکنند، مشروعیت میبخش د. به همۀ این دلائل، تدابیر خصمانۀ تغییر اجتماعی به مرز کارآئی خود رسیدهاند. حتی ا گر تدابیر خصمانه در گذشته، وقتی که جمعیتهای بشری تا این حد از نظر اجتماعی و زیست محیطی به یکدیگر وابسته نبودند ، لازم و کارآمد بودهاند، دیگر چنین i Greenpeace ii Faust : شاهکار گوته، شاعر بزرگ آلمانی که قهرمان آن روح خود را در ازای قدرت به شیطان می فروشد (م).