ورای فرهنگ رقابت
68 احتمالی الگوی خصمانه بدست آوریم . اما معرفت شناسی خصمانهً معمولا علیه درنظر - گرفتن دیدگاههای مکمل مبارزه میکند، زیرا مکمل بودن به معنای آن است که هیچ برنده یا بازندۀ مشخصی وجود ندارد . الگوی خصمانه با امتیاز قائل شدن برای یک دیدگاه واحد نسبت به دیدگاههای چندگانه، به نفع تجزیه گرائی و تفکر مطلق گرا عمل میکند. ضررهای دیگر الگوی خصمانه، ضررهای عاطفی، روانشناختی و عقلانی است که به شرکت کنندگان در آن وارد میشود. شکا کیت عقلانی و انتقاد سازنده وقتی در زمینۀ انقطاع شخصی و اشتیاق خالصانه به کشف حقیقت اعمال شوند، میتوانند ابزارهای مهمی برای پژوهش عقلانی باشند . بطور نظری الگوی خصمانه ًعموما به صورت مسابقۀ افکار فهمیده میشود و نه مسابقۀ افراد . اما در عمل، مرز بین افکار و نفس افراد ، خط ظریفی است و مباحثات فکری ًکرارا شخصی و خصمانه میشوند. در واقع حالت دشمنی شخصی در بسیاری از مجلات و گردهما ئیهای دانشگاهی رایج شده است. جین تامپکینز i در مقالهای تحت عنوان «کلام جنگی» با فصاحت و روشنی به این گرایش می پردازد . وی ضمن مرور صحنۀ آشنائی که ًاخیر ا در یک گردهمائی دانشگاهی پیش آمده، پژوهشگری را توصیف میکند که مقالهای را در انتقاد از اثر یک پژوهشگر دیگر ارائه میدهد. شرح وی را به علت دیدی که از دنیای اغلب خصمانۀ دانش پژوهی امروزی فراهم میسازد، به تفصیل در اینجا نقل میکنیم: خانمی مقالهای را ارائه می دهد. این مقاله حملهای است به کتا ب اخیر یک خانم دیگر. کل مقاله به خراب کردن این کتاب اختصاص پیدا کرده و سخنران کارش را عالی انجام میدهد. حضار کمکم روح مقاله را که شوخ طبعانه، موزون و مثل تیغ، تیز وُ ّبرنده است ، در مییابند. آنها مهارت، ذ کاوت و ظرافتی را که جنایت با آن صورت میگیرد، ستایش می کنند. هوش گوینده ، هوش آنها را نوازش می دهد... حالا آنها داخل مقاله و همدست گوینده هستند و قربانی او را همانطور میبینند که او میبیند، یعنی یک دشمن... همانطور که به این مقاله که به علت ارزش های اجرائی مذکور خیلی از آن خوشم آمده بود، گوش میکردم، کمکم احساس ناراحتی بیشتر و بیشتری کردم... می ترسیدم این زن یک روز حملهاش را متوجه من کند، در واقعً قبلا بطور ناشناسی ، هایُ ّبرندهاش دشنۀ یکی از متلک مجروحم کرده بود. مجسم میکردم که حضار که همین دیروز با شور و اشتیاق از مقالۀ خودم استقبال کرده بودند، مثل یک گله سگ وحشی به من حمله کنند. وقتی مقاله تمام شد احساس میکردم که گوئی در نوعی مراسم اعدام آئینی شرکت کرده ام، یک چیزی ما بین یک مراسم گاوبازی که در آن جمعیت مهارت گاوباز را ستایش میکند و از پیروزی او بر گاو لذت میبرد، و یک i Jane Tompkins
Made with FlippingBook
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2