ورای فرهنگ رقابت

67 کند. 66 چنین شرایطی میتواند افرادی را که اطمینان و خشونت کمتری دارند به کلی سا کت کند. ا گراین را تعمیم بدهیم ، میتوانیم ثابت کنیم که مسابقات خصمانهً معمولا به بسیاری از دانشمندان مرد که به سبب فطرت یا تربیت یا ترکیبی از این دو از نظر تاریخی خشنتر از زنان بودهاند، امتیاز میدهد و در نتیجه آنان در این الگوی مسابقه ًکرارا از امتیاز نسبی برخوردار بودهاند. 67 محرومیتی که زنان در نتیجۀ آن تجربه کردهاند،ً احتمالا از سوی بسیاری از اقلیت هائی نیز که اغلب مجبور بودهاند در رابطه با گروههای اجتماعی حا کم موقعیتهای فرودست را بپذیرند، تجربه شده است . علاوه بر آن، زنان و اقلیتها ممکن است از محرومیت دیگری هم رنج ببرند زیرا با آن که خشونت در مردان و گروههای اجتماعی حا کم اغلب طبیعی و بجا تصور میشود، همین خشونت وقتی از سوی زنان یا اقلیتها به کار گرفته شود، اغلب غیرطبیعی و ناپسند به شمار میآید. در نتیجه ًلزوما همان پاداشها برای همان رفتارهای خصمانه به زنان و اقلیتها تعلق نمیگیرد. 68 الگوی خصمانه علاوه بر مستثنی کردنها، سرکوبکردنها و به کارگیری اش از معیارهای دوگانهای که در بالا توصیف شد،ً معمولا تنوع دیدگاههای موجود را حتی در میان آنها که توانائی و میل به رفتار طبق قواعد خصمانه را دارند، محدود و یا منزوی میسازد. مجادلات خصمانه فرض میکنند که با یک چارچوب نظری واحد میتوان واقعیت را به نحو شایستهای توضیح داد. اما ا گر یک درس معرفت شناختی در طول قرن گذشته وجود داشته باشد، این است که اغلب احاط ۀ مناسب بر هر پدیدهای مستلزم چند چارچوب نظری مکمل است که هر کدام وجه خاصی از یک پدیده را روشن کنند. این مسئله نه فقط در علوم اجتماعی ، بلکه حتی در فیزیک و سایر علوم طبیعی هم صدق میکند. نمونۀ کلاسیک آن دوگانۀ ذره/موج در فیزیک اتمی است. در واقع، مباحثات اولیه دربارۀ این که انرژی الکترومغناطیسی را در چارچوب نظریۀ ذرهای بهتر میتوان فهمید یا نظریۀ موجی، مثالهای کاملی از تمایل به مخالف هم قراردادن و تجزیه گرائی i الگوی خصمانه هستند. تازه پس از یک نسل مجادله بین نظریه پردازان ذرهای و نظریه پردازان موجی بود که عاقبت فیزیک دانان پذیرفتند که درک شایستۀ موضوع مستلزم استفاده از هر دوی اینِ الگوهای به ظاهر متضاد است . از آن زمان به بعد بحثهای مشابهی در بسیاری از رشتههای دیگر و همین ًاخیر ا در حوزۀ محیط زیست پیش آمده است . 69 نحوۀ حل این مباحثات باعث میشود که تصوری از جانشین i reductionism

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2