ورای فرهنگ رقابت

55 دفاعیات بدیهی ، ساختار نظام ِ حقوقی (انگلیسی – آمریکائی ) خود را به صورت مبارزاتی عاقلانه و عاری از خشونت بنا می کنیم، هرچند بیشتر مردم تشخیص میدهند که این مبارزات ً معمولا به نفع گروههای قدرت مندتر اجتماعی است . باز هم این گزینه بطور گسترده بر اساس این گمان که وکالت عقلانی مطلوب تر از جایگزینهای خودسرانه، نامعقول و خشن است ، به عنوان ّ«شری گریزناپذیر » پذیرفته شده است . اما این دفاع هم، محدودیت کاذبی برای انتخاب قائل میشود زیرا این امکان را که جایگزینهای عقلانی غیر خصمانه ممکن است از هر دو گزینۀ بالامطلو بتر باشند را ندیده میگیرد. نظامهای قانونی خصمانه، آشکار ا روال قضائی را در سمت چپ جدول خصومت ‌ گرائی/تعاون ‌ گرائی که در شکل 4 کشیده شده، یعنی در حوزۀ روابط «قدرت علیه» قرار میدهند و چون قدرتمندترین بخشهای جامعه توان مالی برخورداری از بهترین وکالت حقوقی را دارند، این نظامً معمولا روال قضائی را به ربع پائین سمت چپ این شکل یعنی حوزۀ روابط «قدرت روی» میکشاند. حتی وقتی برابری نسبی بین طرفین یک دعوای حقوقی وجود دارد، همانطور که در ربع بالای سمت چپ شکل، یعنی حوزۀ روابط «موازنۀ قدرت» نشان داده شده، نظام قانونی خصمانهً معمولا به عدم کارآئی، بیزاری و نا کامی متقابل زیادی می ‌ انجا مد. 35 یک نظام سهگانۀ یکپارچه با وجود مشکلاتی که در سه الگوی رقابتی فوق وجود دارد، بسیاری از مردم همچنان این الگوها را به عنوان بهترین الگوهای موجود پذیرفت هاند. استدلال چنین است که هیچ نظامی کامل نیست و الگوهای رقابتی معاصر ًمطمئنا بهتر از الگوهای فئودالی قبل از خود هستند. همانطور که چرچیل i یک بار دربارۀ دموکراسی مبنی بر حزببازی گفت، این دموکراسی «به استثنای همۀ آنهائی کهً قبلا امتحان شدهاند، بدترین شکل حکومت است .» 36 از روی همین منطق الگوهای رقابتی را در هر سه حوزۀ این نهادهای محوری به عنوان این که از بقیه کمتر بد هستند، میپذ یریم. اما این استدلال از دو نظر ایراد دارد. اول این که بر این گمان استوار است که جریانات مربوط به نوآوری اجتماعی به پایان رسیدهاند. بر طبق این نظریۀ «پایان تاریخ»، تجربیات اجتماعی که مشخصۀ بخش عمدهای از تاریخ بشر بودهاند، سرانجام نقش خود را به انتها رساندهاند و الگوهای رقابتی لیبرال غربی به عنوان تنها الگوهای i Churchil

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2