ورای فرهنگ رقابت

52 روی» قراردارند، بدیهی جلوه میدهند. وقتی یک تساوی نسبی وجود دارد، مسابقۀ بین مخالفان ِ سیاسی همقدرت همانطور که در ربع بالای سمت چپ آن شکل نشان داده شده،ً معمولا به گیرکردگی ، نا کامی متقابل و بیزاری یا سازش میا نجامد. 40 وقتی برابری وجود ندارد، یک نظام سیاسی رقابتی منجر به روابط «قدرت روی» در ربع پائین سمت چپ میشود. 44 مسابقات حقوقی نظامهای حقوقی غربی هم مانند همتایان سیاسی و اقتصادی شان، دست کم در جوامع انگلیسی – آمریکائی ، تجسمی از اصل خصومتگرائی هنجاری هستند. تعجبی ندارد که تحول نظام حقوقی خصمانۀ انگلیسی – آمریکائی ارتباط نزدیکی با تحول الگوهای مبنی بر مسابقه در عرصههای سیاسی و اقتصاد ی دارد. هر سه الگو محصول تغییراتی در تفکر اجتماعی هستند که مشخصۀ دوران اولیۀ عصر روشنگری در اروپا بود. یکی از این تغییرات، همانطور که در بالا دربارهاش بحث شد، تغییر جهت از مرجعیت و قدرت حکومت به سوی بازار و لیبرالیزم سیاسی بود. همراه با این تغییر، تغییر جهتی هم از اصول دینی جزمی موروثی به سوی عملگرائی غیردینی و همچنین از نظامهای علمی کهنۀ یونانی – رومی به سوی پیشرفت گرائی عقلانی روی داد. اما این تغییر جهتهای فرهنگی، نظم کهن فرهنگی را به کلی از بین نبرد، بلکه این دوره شاهد رد برخی از ساختهای فرهنگی و حفظ بقیه بود. در حوزۀ حقوق این جریان شامل رد مراجع اشرافی و روحانی به عنوان داوران نهائی حقیقت، رد این نظر که هیئتهای منصفه باید ًصرفا به عنوان ابزاری برای ارادۀ قدرت مطلق عمل کنند و رد نظام رومی – شرعی حقوق (ملقمهای از جنبههای مختلف قانون رومی و کلیسای قرون وسطی) که در آن قضات بطور همزمان تحقیقات را هدایت نموده و مدارک را ارزیابی کرده و حکم میدادند، بود. در عین حال حقوق شامل حفظ این مفهوم که در مبارزۀ آشکار بین خیر و شر و یا حقیقت و دروغ اولی پیروز میشود، حفظ مفهوم هیئت منصفه، با تجدید شکل آن بطوریکه اعضاء هیئت منصفه داوران بی طرف مسابقۀ قضائی بین افراد آزاد باشند و حفظ عادات دیوانی بحث و مجادله (که سابقهاش رامیتوان در سنن یونان و قرون وسطی و رنسانس پی گرفت) میشد که در آن حقیقترا با اظهار و رد واقعیات و یا نظرات محک می زدند. 43 به علاوه در حالی که بخش اعظم قاره اروپا این نظر را میپذیرفت که تحقیقات و جریانات قانونی را باید یک گروه سوم بی طرف انجام دهد، دنیای انگلیسی زبان تابع