ورای فرهنگ رقابت

42 فصل 3 خصومت گرائی هنجاری خصومتگرائی، به شیوهای که من از این اصطلاح استفاده میکنم، اشاره به این فرض دارد که رقابت الگوی ضروری و عادی سازمان اجتماعی است . 0 این فرض در عمق اصول فرهنگهای لیبرال غربی نهفته است. 4 دوگانه گرائیهای متضاد در میان سامیهای قدیم و روشهای بدیع خصمانۀ یونیان باستان فقط دو نمونه از منابع پیدایش آن هستند. تصور هابز از جامعه به صورت «جنگ همه علیه همه» تجسم تازهتری از این اصول موروثی فرهنگی است. جوامع غربی در قرون اخیر ، ضمن وفاداری به این نظر هابز هیچ کمبودی از نظر جنگ به جا نگذاشت هاند. در واقع جوامع غربی سلاحهای جدید جنگی و کشتار جمعی را تکمیل کرده و مسئول مخرب ترین جنگهای تاریخ نوع انسان بودهاند. علاوه بر اقدام عملی به جنگ، استعارات جنگی نیز در گفتمان غربی فراوان است . در اقتصاد از «جنگهای بازار»، «جنگهای تجاری » و« تصاحب خصمانه» حرف میزنیم. در سیاست از «مبارزات » انتخاباتی که سرمایهاش از«خزانههای جنگی» آمده و مشخصه اش «مبارزات کلامی» است، سخن میگوئیم. در رسانههاً عملا هر موضوعی دیر یا زود در چارچوب استعار ۀ جنگی قرار میگیرد، از «مبارزات سقط جنین» گرفته تا «مبارزه علیه فقر» و «مبارزه علیه مواد مخدر». برداشت جوامع غربی از مردانگی نیز ارتباط نزدیکی با این استعارات نظامیدارد. 3 از میدان جنگ گرفته تا میدان بازی و تا محیط کار، رقابت و خشونت علیه دشمنان محور شکلگیری هویت مردان غربی بوده است . با توجه به این که در ا کثر جوامع غربی مردان به حا کمیت خود بر امور عمومی ادامه میدهند، این آرمانهای مردانه – خصمانهً عملا به همۀ حوزههای حیات عمومی، از بازار گرفته تا مجلس قانونگذاری تا دادگاهها و تا عرصۀ روابط بین الملل یکشیده شده است. همۀ این آرمانها و استعارات خصمانه و بسیاری دیگر از این آرمانها و استعارات که در سراسر جوامع غربی بازتاب یافتهاند، از همین اصول اساسی خصومتگرائی ریشه میگیرند. در این فصل برای آنکه پیام دهای عملی این اصول موروثی فرهنگی را روشن کنیم جلوه و بروز آنها را در سراسر دامنۀ مؤسسات و روالهای اجتماعی بررسی میکنیم. کار خود را از نظامهای اقتصادی ، سیاسی و حقوقی که هستۀ

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2