ورای فرهنگ رقابت

36 البته این طرح بصری فقط یک الگوی ادراکی است، یک نمایش تصویری و ذهنی که هدفش کمک به بحث و تفکر است . قرار نیست این طبقهبندی ها انعطاف ناپذیر یا دقیق باشند، بلکه به اصطلاح وبر i گنجینه لغاتی از انواع آرمانی فراهم میکنند که با آن میتوان تفاوتها و الگوهای گسترده را تشخیص و مورد بحث قرار داد. به هرحال این طرح به ما کمک میکند که چندین تمایز قائل شویم که اغلب در گفتمانهای لیبرال غربی دربارۀ قدرت فراموش میشوند. بسیار واضح است که این طرح به شکل تصویری نشان میدهد که تمرکز محدود روی روابط «قدرت روی» دامنۀ وسیعی از سایر روابط اجتماعی را تحت الشعاع قرار میدهد. این تمرکز محدود همچنین جنبههای ارتباطی قدرت (تمایز خصمانه از تعاونی) را با جنبههای توزیعی قدرت (تمایز برابری از نابرابری) اشتباه و قاطی میکند. وقتی این دو قاطی میشوند، تفکر روشن دربارۀ روابط قدرت بسیار دشوار میشود. بعلاوه ، این طرح چارچوبی را نیز فراهم میسازد که در آن میتوان بسیاری ازسایر انواع روابط اجتماعی را که ًعموما در گفتمانهای مربوط به قدرت از نظر پنهان ماندهاند، درک کرد. برای مثال، در این طرح نابرابری قدرت را نمیتوان خود به خود با روابط مبنی بر حا کمیت، استثمار و مانند آن یکی دانست. نابرابری قدرت ممکن است وقتی با روابط خصمانۀ قدرت ترکیب شود مستبدانه باشد، اما در زمینۀ روابط تعاونی قدرت، نابرابری میتواندً عملا سبب تواندهی گردد، مانند رابطۀ پرورشی بین والدین و کودک یا رابطۀ تعلیمی بین معلم و شا گرد. حتی روابط حا کمیت بین همۀ گروههای اجتماعی را بالقوه میتوان به منظور تصحیح نابرابر یهای تاریخی قدرت به صورت روابط تواندهی امدادی اصلاح نمود. سیاستهای مربوط به تبعیض اصلاحی ii و طرحهای مالیات تصاعدی، در صورتی که سنجیده و همراه با حسن نیت باشند ، نمونههائی از چنین تواندهی امدادی در سطح اجتماع ساختاری میباشند. سلسله مراتب به عنوان یک اصل سازمانی نیز میتواند بالقوه صورت مطلوبی از نابرابری به شمار آید. سلسله مراتب در یک زمینۀ اجتماعی یا سازمانی به روابط قدرتی که ساختار نابرابر دارند، اشاره میکنند. پس تعجبی ندارد که بسیاری از مردم سلسله مراتب را با استبداد یکی میدانند. اما این یکی دانستن، روابط نابرابر قدرت را با روابط خصمانۀ قدرت ترکیب میکند. در زمینۀ روابط مبنی برهمکاری ، سلسه مراتب را میتوان یک اصل سازماندهی با ارزش و مفید دانست. وقتی گروهی متشکل از افراد i Weber ii Affirmative action policies به معنای تبعیض مثبت، تبعیض به نفع کسانی که تا به حال مورد تبعیض بوده ‌ اند که عبارت تبعیض اصلاحی برای آن انتخاب شد (م).

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2