ورای فرهنگ رقابت

35 رابطۀ «قدرت روی» قدرت بطور نامساوی تقسیم شده بنا بر این یک حریف میتواند بر دیگری غلبه کند. برای روشن شدن موضوع، به زیرمجموع ههای موازی و جدا گانۀ روابط قدرت خصمانه ًصرفا به صورت برابری قدرت (یعنی «موازنۀ قدرت») و نابرابری قدرت (یعنی «قدرت روی») اشاره خواهد شد. برابری قدرت و نابرابری قدرت زیرمجموع ههای متناظر خود را در گروه روابط تعاونی قدرت دارند. به عبارت دیگر، دو یا چند عامل که با همکاری یکدیگر عمل میکنند، میتوانند هم با توزیع برابر و هم با توزیع نابرابر قدرت مشخص شوند. اما وقتی روابط مبنی بر همکاری و غیرخصمانه هستند، نتایج ً کاملا متفاوتی به دست میآید. برابری قدرت در یک رابطۀ مبنی بر همکاری منجر به «توان دهی متقابل» همۀ عوامل همکاری کننده میشود. تعاونیهای خرید یا توزیع که از سوی گروههائی ازمردم ایجاد میشود که منابع اقتصادی مشابهی دارند، نمونهای از این نوع روابط هستند. از سوی دیگر نابرابری قدرت در یک رابطۀ مبنی بر همکاری منجر به «تواندهی امدادی » عامل یا عوامل کمقدرت تر از سوی عامل یا عوامل قدرتمند تر میشود. رابطۀ پرورشی بین پدر یا مادر و بچه یا رابطۀ تعلیمی بین معلم و شا گرد نمونههائی از این نوع رابطه هستند. 04 در هر دوی این موارد نابرابری قدرت را میتوان مشخصۀ ضروری و در عین حال موقت این روابط دانست. هدف نهائی این روابط، وقتی سالم باشند، آن است که طرفهای نابرابر پرورش پیدا کنند و تعلیم بیابند تا موقعیتهای متساوی پیدا کنند. طرحی که در بالا ترسیم شد، همانطور که خلاصۀ تصویری زیر نشان میدهد، چارچوب جامعی را برای تفکر و صحبت دربارۀ کل حوزۀ روابط قدرت فراهم میسازد. قدرت به عنوان قابلیت قدرت تعاونی «قدرت با» همکاری قدرت خصمانه «قدرت علیه» رقابت برابری «تواندهی متقابل» ترکیب قوا، همیاری، هم آهنگی، برنده/برنده نابرابری «تواندهی دستیاری » آموزش، پرورش ، دستیاری، (برنده)/برنده برابری «توازن قدرت» بن بست، مصالحه، ناامیدی ، بازنده / بازنده نابرابری «قدرت روی» اجبار، تحکم ، سرکوب، برنده /بازنده شکل -0 قدرت: یک طرح جامع