ورای فرهنگ رقابت

29 فصل 2 قدرت در فصل قبلی گفتیم که فرهنگهای انسانی را میتوان تا حدی با مطالعۀ گفتمانهائی که آنها را تشکیل میدهند، شناخت. بر اساس این الگو، تحلیل گفتمان را میتوان روش مفیدی برای تحلیل فرهنگ دانست. برای درک فرهنگ مبنی بر رقابت، میتوانیم با تحلیل شیوۀ گفتار و تفکر مردمی که در حوزۀ آن هستند دربارۀ قدرت شروع کنیم. در یک فرهنگ رقابت،ً معمولا نه تنها ذهن مردم به روابط قدرت مشغول است، بلکه طوری دربارۀ قدرت حرف میزنند که گوئی اعمال قدرت ًذاتا با رقابت و اختلاف همراه است . با توجه به این که شیوۀ تفکر و صحبت ما در طرز عمل ما اثر میگذارد، این امر پیام دهای اجتماعی مهمیدارد. مسابقۀ قدرت همۀ مسابقات مبنی بر اعمال رقابتآمیز قدرت هستند. شکلهای قدرتی که به یک زمینۀ خاص مربوط میشوند، بستگی به ماهیت خاص آن مسابقه دارند. در مسابقات ورزشی نظیر فوتبال یا تنیس، قوای جسمانی نظیر قدرت، استقامت ، مهارت و هماهنگی و در مسابقات فکری نظیر شطرنج یا بریج، قوای فکری نظیر تدبیر، تمرکز و حافظه نتیجه را تعیین میکنند. اما در همۀ مسابقات هدف آن است که پیروزی وحا کمیت فرد و شکست رقبا با از پا درآوردن آنها حاصل شود. بنا بر این مسابقات چارچوب خاصی را برای تفکر و صحبت دربارۀ قدرت فراهم میکنند. در فرهنگ رقابت، گفتن این که شخص یا گروهی قدرتمند است به این معناست که در موقعیتی قرار دارد که میتواند بردیگران حا کم شود، آنان را شکست دهد یا ارادۀ خود را بر آنان تحمیل نماید . گفتگوهای مردم پر از عباراتی است که این معنی از کلمۀ قدرت را می رسانند. جملات زیر که از گفتگوهای رسانههای عمومی و مکالمات معمولی دست چین شدهاند، نمونههائی از این کاربرد هستند:  سیاست، جنگی است که وسیلهاش فرق میکند. یک سیاستمدار موفق میداند که چگونه قدرت را در دست بگیرد.

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2