ورای فرهنگ رقابت

19 هرگز بطور دائم ثابت نمیشود وهمواره ممکن است به شیوههای جدیدی بیان گردد، اما برای آنها که در آن بزرگ شدهاند،ً کاملا طبیعی به نظر میرسد. به عبارت دیگر، میل داریم که محیط فرهنگی یا کلامی خود را بدیهی بدانیم (اصطلاحات جهاننگری ، مکتب، الگو، شناخت، «ولتان شونگ» i یا نظام دانشی، همگی از گوشههای کمی متفاوت به همین امر انتزاعی نظر دارند. اما در زمینۀ این کتاب، امتیاز تحلیل کلامی آن است که روی ردپاهای ارتباطی ًنسبتا عینی و در دسترس یا شاخصهای این پدیدههای انتزاع یتر فرهنگی و ذهنی تمرکز دارد که تحلیل آنها را آسانتر میکند). البته هیچ کدام از اینها به آن معنا نیست که نباید یا حتی نمیتوان از این صورتهای کلامی ا جتناب کرد. گفتمانها هم به ما توانائی میدهند و هم ما را به بند میکشند. آنها چارچوب ثمربخشی را برای پندار، گفتار و کردار انسانی فراهم میکنند، هرچند که این چارچوب در عین حال به شیوههای مختلف ما را محدود میسازد. به هرحال، گفتمانها جنبهای بدیهی و لازم از زندگی اجتماعی هستند. انسانها موجوداتی ناطق هستند. ما همواره در محیط های کلامیزندگی میکنیم. از نقطه نظر مطالعات فرهنگی چالش آن است که بیاد داشته باشیم محیطهای کلامیما ساخت فرهنگ ما هستند و میتوانیم آنها را اصلاح کنیم. علاوه بر آن، هرچند علمای نشانه شناسی و مطالعات فرهنگی ً معمولا از مفهوم کلام برای تأ کید بر نقش اساسی نظامهای زبانی و بازنمائی در شکلگیری فرهنگ استفاده میکنند، اما نقش روالها و ساختارهای جمعی اجتماعی را نیز نباید نادیده گرفت. زبان الگو ئی را برای تفکر دربارۀ فرهنگ فراهم میکند، زیرا اسباب تفکر و ارتباط را که به نوبۀ خود فرهنگ را ممکن میسازد، ایجاد میکند. اما زبان فقط یک الگو یا استعار ۀ نیمه کاره برای فرهنگ ایجاد میکند. همین که شناخت هائی که این استعاره فراهم میسازد و بخصوص نقش محوری که اصول فرهنگی دارد، درک شد، مفید خواهد بود که مفهوم کلام را به مفهوم وسیعتر فرهنگ برگردانیم و ترجمه کنیم. از این نظر نه تنها میتوانیم در چارچوب ساختهای کلامی، که در چارچوب ساختهای فرهنگی فکر کنیم. به همین منوال میتوانیم نه تنها در چارچوب صورتهای جامع کلامی، که در چارچوب صورتهای جامع فرهنگی تفکر نمائیم . در هر دو مورد اصطلاحات اول بر ابعاد زبانی و بازنمودی فرهنگ تأ کید دارند، در حالی که اصطلاحات بعدی توجه ما را به پهنای کامل بیان فرهنگی ، شامل روالها و ساختارهای فرهنگی که خارج از گفتمانهای انسانی هستند (هرچند توسط گفتمانهای انسانی شکل i Weltanschuung