ورای فرهنگ رقابت
168 محکوم به قانون کون و فساداست . لهذا آن قواعد و عقاید نیز از تغییر و تبدیل کون و فساد که دامن همه را میگیرد مستثنی نیست. 150 در این زمینه بهائیان در درون ساختارهای اجتماعی و سیاسی زمان حاضر دو جریان هم زمان از تجزیه و فروپاشی و وحدت و یکپارچگی میبینند. 050 در یک سو ساختارهای موروثی رامیبینند که در فساد و ناتوانی فرو رفته و عجز خود را از پرداختن به چالشهای مبرم این عصر ثابت کردهاند. جمعیتهائی که این ساختارها مدعی خدمت به آنان هستند نیزبه نوبۀ خود مشارکت و حمایت خود را از آنها دریغ میکنند و به نا امیدی و بد بینیکشیده میشوند. از سوی دیگر شاهد اوج گیری فعالیتهای سازندهای هستند که در سایۀ این ساختارهای در حال انحطاط رخ میدهند و مشخصۀ آنان رویکردهای تازه و تجربیات خلاق بوده است . این فعالیتها به واسطۀ شبکۀ رو به گسترشی از افراد گونا گون دور اندیش و متعهد پیش میروند. بهائیان در اولویت بندی تلاشهای راهبردی خود بر این باورند که جریان تجزیهای که در بالا توصیف شد، احتیاج به هیچ کمک اضاف های ندارد چرا که ساختارهای موروثی به واسطۀ پوسیدگی خود در حال تلاشی هستند. شرکت در این جریان تخریب فقط نیرو و منابعی را که باید صرف تدابیر سازنده شود، به هدر میدهد. بنا بر این بهائیان همۀ توجه خود را صرف جایگزینهای عملی و سازندهای میکنند که آن را با جریان سازندگی مربوط میدانند. 054 ازدیدگاه بهائی روالها و ساختارهای نظم اداری (همان نظمی که در حال ساختن آن هستند) نمایان گر کمک راهبردی بسیار مهمی به این جریان وحدت بخش است. فرضیاتی دربارۀ ماهیت انسان دستورالعم لها و راهبردهائی که در بالا طرح کلی آنها مطرح شد، اجزاء کلیدی نظریۀ اجتماعی هنجاری دیانت بهائی را تشکیل میدهند. اما همۀ نظریههای اجتماعی بر اساس فرضیاتی در مورد طبیعت انسانی بنا شدهاند و آنها را نمیتوان بدون بررسی این فرضیات بنیادین به خوبی ارزیابی کرد. برای مثال بسیاری از نظریههائی که اساس فرهنگ رقابت و تقابل را تشکیل میدهند مبتنی بر این فرضیه هستند که انسان ًذاتا خودخواه و پرخاشگر است . دولتها، اقتصادها و نظامهای حقوقی و مانند آن در دنیای معاصر غرب ًعمدتا بر اساس همین فرضیه و به صورت مبارزاتی بین افراد و یا گروههائی که به دنبال منفعت خود هستند، سازمانیافتهاند.
Made with FlippingBook
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2