ورای فرهنگ رقابت

156 آنها به ثمر برسد. بهائیان تأ کید دارند که چالش این است که اساس همۀ مؤسسات جامعه را برمبنای «طرز تفكّری نوین و اساسی دربارۀ ا كثر مفاهیم و فرضیاتی ...كه امروزه بر حیات اجتماعی و اقتصادی حكمفرما است »، تغییر شکلدهیم. 97 برای نمونه بهائیان در عرصۀ اقتصادی به مشکلاتی که در ماهیت «بازارهای جهان» وجود دارد و باعث «تشدید مصائب ا کثریت نوع بشر گشته است و از طرفی دیگر اجازه داده است عدۀ قلیلی از آدمیان در ثروت و رفاهی غوطه ور شوند که آباء و اجدادشان حتی خوابش را هم نمیدیدهاند» 98 ، اشاره میکنند. آنها با تصدیق ضرورت وجود یک اقتصاد مبنی بر بازار شرح میدهند که نظام کنونی بازار مسئول «مفاسد و امراض اقتصادی و اجتماعی مهلکی که در این سالیان اخیر قرن بیستم هر گوشهای ازجهان رامبتلا ساخته» 99 بوده، که از جمله «اختلاف فاحشو مفرط میان فقیر و غنی، سرچشمۀ مصائب بیشماری شده که جهان را از حال توازن خارج میکند وً عملا به پرتگاه جنگ میکشاند.» 011 در این رابطه بهائیان تأ کید میکنند که: محوراصلی در کار تجدید نظر در مفاهیم مربوط به نظام امور بشری، رسیدن به درک صحیحی از نقش اقتصاد است . کوتاهی در قراردادن اقتصاد در زمینۀ وسیعترِ هستی اجتماعی و روحانی بشر، در مناطقی که از نظر اقتصادی مرفه هستند به ماده پرستی فرساینده ، و در میان تودههای مردم جهان به محرومیت دائمی، انجا میده است . اقتصاد باید در خدمت نیازهای مردم باشد، نباید انتظار داشت که جوامع خود را مطابق با الگوهای اقتصادی بازسازی کنند. عملکرد نهائی نظامهای اقتصادی باید آن باشد که مردم و مؤسسات عالم را به اسبابی مجهز کنند که با آن بتوانند به هدف اصلی تکوین خود که پرورش توانا ئیهای نامحدودی است که در وجدان بشر نهفته است ، نائل آیند. 010 در نتیجه تأ کید میکنند که بشریت «باید الگوهای اقتصاد جدیدی ایجاد کند که از دریافتهای حاصله از درک همراه با همدلی تجربۀ مشترک و از انسانها را در رابطه با یکدیگر دیدن شکل گرفته باشند .» 014 بهائیان معتقدند که چنین دریافتهائی شامل تشخیص وابستگی متقابل بین سرمایه و کار هم میشود که مدتهاست تشخیص آن به تعویق افتاده است 013 و در پرتو این دریافت و دریافتهای مشابه اصرار دارند که: اولوی تها باید ًمجددا تعیین شوند. منابع باید از ادارات و برنامه هائی که برای افراد، جوامع و محیط زیست زیان آور هستند به سوی آنهائی هدایت شوند که رابطۀ بیشتری با پیشبرد یک نظام اجتماعی پویا، عادلانه و شکوفا دارند . 014 در نظامهای سیاسی معاصر که تصمیم گیری را تابع فشارهای ثروت اندوزی کردهاند، چنین تجدید نظری در الویتهای اقتصادی بعید است . در نتیجه بهائیان معتقدند که