ورای فرهنگ رقابت
115 با دیگران» است ، یعنی همان نوع قدرت مشترکی که باید جایگزین قدرت پدر سالارانه شود... در سراسر تاریخ نهضتهای اجتماعی که از سوی مردان رهبری شدهاند، ًصرفا قدرت را دست به دست کردهاند و ساختار اساسی سلسله مراتب را باقی گذاردهاند. رهائی زنان و مردان از قیود پدرسالاری، ًاساس ا ثمرۀ ساخت یک جامعۀ صلحآمیز، عادلانه و زیست محیطی است . اغلب می شنویم که مردم دربارۀ مفاسد بسیار دنیا و این که اول باید با کدام یک از آنها مقابله شود، بحث میکنند. این رویکرد پاره پاره خود بخشی از مشکل و بازتابی از ماهیت خطی و سلسله مراتبی تفکر مبنی بر پدرسالاری است که از درک پیچیدگی نظامهای زنده ناتوان میباشد. آنچه لازم است، چشم اندازی است که بسیاری از مشکلاتی را که با آنها مواجه هستیم یکپارچه سازد و رویکردی کلگرایانه نسبت به آنها داشته باشد. 74 پس هواداران محیط زیست، بومشناسان، ا کوفمینیس تها و سایرین الگوهای جانشینی برای پندار، گفتار و کردار ایجاد میکنند که تضاد شدیدی با فرهنگ رقابت دارند. این الگوها شامل تدابیری برای آموزش و افزایش آ گاهی ، ایجاد ارزشها و رویکردهای جدید در خانوادهها، مدارس و جوامع و ایجاد الگوهای جدید عمل سیاسی و اجتماعی (بطور مثال تصمیم گیری به اتفاق آراء) میشود. گفتمان زیست محیطی از الگوها و استعارات ادراکی گرفته تا دریافتهایعمل سیاسی، شامل انتقاد ها و همچنین جایگزینهای بسیاری برای روابط «قدرتروی» و «قدرت علیه» که در ربعهای چپ شکل 4 مشخص شدهاند، میگردد. هرچند این گفتمان هنوز از بسیاری از جهات در حاشیۀ فرهنگی قرار دارد، اما مبنای نظری و نگاه اجمالی دیگری را به جایگزینهائی که برای اصول حا کم خصومتگرائی وجود دارند، فراهم میسازد. نظریۀ ارتباطات جایگزینهای فرهنگ رقابت را در نحوۀ تفکر و صحبت ما دربارۀ خود ارتباط یعنی «گفتمان های ما در باب گفتمان بشری » نیز میتوان یافت. برای مثال بیشتر نظریههای ارتباط فردی دال بر آنند که حالات خصمانه در درون خانوادهها، در میان دوستان و در میان همکاران مخرب هستند. 75 مردم بخصوص در روابط بلندمدت که میزان بالائی از وابستگی در آن وجود دارد، اغلب نمیتوانند با اتخاذ حالات ًشدیدا خصمانه یا تقابلی در روابط خود باعث رنجش یا بیزاری دیگران شوند. همانطور که
Made with FlippingBook
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2