ورای فرهنگ رقابت

114 ارتش سالاری نیز نقشی در آن دارند. 69 این تشخیص حا کی از ضرورت ایجاد جانشینهائی برای اصول خصومتگرائی است که بر فضای سیاسی معاصر حا کم شده است . در نتیجه بسیاری از هواداران محیط زیست در حالی که برای حفظ محیط زیست تلاش میکنند، میکوشند الگوهایی برای روالهای سیاسی ایجاد کنند که مبنی بر همکاری بیشتری باشند . در واقع به همۀ دلائلی که در فوق مورد بحث قرار گرفت،ً معمولا در یک جهاننگری زیست محیطی صلح و پایداری محیط زیست اهداف جدائی ناپذیری هستند. 71 این امر در هیچ کجا واضح تر از عبارت «صلح سبز» بیان نشده است، عبارتی که بازتاب نمادین عمیقی در نهضت محیط زیست دارد. 70 همانطور که جاناتان پوریت i در کتاب سبز دیدن ii توضیح میدهد: « سبزدیدن» به این معناست که همۀ ملل و اقوام را هر چقدر هم که پراکنده و متفاوت به نظر برسند، اعضای یک خانوادۀ همبستۀ بشری بدانیم که به واسطۀ مسئولیت شان در قبال یکدیگر و در قبال حفظ سیارهمان به هم مرتبط هستند. تدابیر زیست محیطی به ما میآ موزند که مشکلات مان جهانی هستند. ما فقط یک سیاره در اختیار داریم، این که بیاموزیم چگونه با آن و با همۀ کسانی که با آنها در آن شریک هستیم در هماهنگی زندگی کنیم، تنها بند از دستور کار سیاسی امروز است که اهمیتی واقعی و حقیقی دارد. 72 سرانجام، رشتۀ پیوند بین صلح و محیط زیست در بسیاری از آثار ا کوفمینیستی iii نیز بازتاب یافته است . نهضت ا کوفمینیسم به واسطۀ تشخیص روزافزون این نکته پدیدار گشته است که همان روابط «قدرت روی» مردانه که منجر به بهره کشی و سلطه بر زنان گشته به بهره کشی و سلطه بر طبیعت نیز انجامیده است . بسیاری از ا کوفمینیس تها در تلاش برای ایجاد جایگزینهائی برای این روابط، ًتلویحا مفاهیم زیست محیطی نظیر کلگرائی و همبستگی را با مفاهیم نهضت زنان نظیر پرورش و روابط قدرت مبنی برهمکاری (کهً قبلا در این فصل مورد بحث قرار گرفتند) مرتبط ساختهاند. با این روش بسیاری از ا کوفمنیس تها از افکار زیست محیطی بهره میگیرند تا به انتقادهای کلیتر از روابط قدرت مردانه در جامعۀ امروزین شدت بخشند . 73 همانطور که پترا کلی iv می نویسد: زنان، هرچند که از حوزههای مردانۀ قدرت بیرون ماندهاند، در کار روزانۀ پرورش دیگران، از قدرت زیادی برخوردارهستند . این «قدرت روی» دیگران نیست ، «قدرت i Jonathan Porritt ii Seeing Green iii Ecofeminist : از ترکیب دو کلمۀ ecologist (هوادارمحیط زیست) و feminist (طرفدارحقوق زنان) به معنی کسی که هوادار محیط زیست و حقوق زنان، هر دو است. iv Petra Kelly

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2