ورای فرهنگ رقابت
97 حتی در محاسبۀ بازدهی اقتصادی و رفاه اجتماعی به حساب هم نمیآید. 04 در عصری زندگی میکنیم که در آن خانوادههای دو درآمدی به امری عادی بدل گشتهاند در حالی که کارکنان بخش مراقبت از کودک که بطور روزافزونی مراقبت از کودکان را در سنین رشد به عهده میگیرند، از کم درآمدترین کارکنان جامعه به شمار میآیند. 03 و ما در عصری زندگی میکنیم که در آن منابع کمیاب در سطحی عظیم و بی سابقه از بهداشت و تعلیم و تربیت عمومی و سایر سرمایه گذاریهای رفاه اجتماعی به سوی تدارک دائمی برای جنگ منحرف شده است. 04 اما در حاشیۀ این فرهنگ رقابت (که میتوان اثبات نمود مردانه است) که خشونت، رقابت و مبارزه بر سر قدرت را دلیری میداند، بسیاری از زنان گفتمان جانشینی را در زمینۀ قدرت و روابط اجتماعی مطرح کردهاند. این گفتمان که میتوانّ رد پای آن را تا چند نسل قبل پی گرفت، ًمشخصا نمایان گر شیوههای غیر خصمانۀ تفکر و صحبت دربارۀ قدرت است . برای مثال در دهۀ 0921 مری پارکر فولت i با زبانی که نشان از بحث مندرج در فصل ، 4 داشت بین قدرت قهری و قدرت همکاری، یا بین «قدرت روی» و «قدرت با» تمایز قائل شد. 05 فولت استدلال کرد که درک معمول از روابط قدرت به عنوان روابطی قهری محدود و مسئله دار است . وی در عوض از درکی گسترده، «مفهومی از قدرت با یا قدرتی که از اشتراک شکل گرفته باشد، یعنی یک قدرت همکارانه و نه قهری»، جانبداری نمود. این درک میتوانست به عنوان یک مبنای هنجاری جدید برای روابط سیاسی و اجتماعی عمل کند. 06 این تمایز خیلی زود از سوی سایرین از جمله دروتی امت ii در دهۀ 0951 و هانا آرنت iii در دهۀ 0991 تکرار گردید. 07 به گفتۀ آرنت «قدرت نه فقط به قابلیت انسانی - عملکردن، که به قابلیت عمل جمعیکردن مربوط است .» 08 او هشدار میدهد که تلفیق سادهلوحانۀ قدرت با حا کمیت منجر به «نوعی نابینائی » نسبت به واقعیت جمعی بشر میشود. 09 به این ترتیب ، تأ کید میکند که «فقط پس از آنکه دیگر امور عمومی را به سطح مسئلۀ حا کمیت تنزل ندهیم است که امور انسانی در تنوع اصیل خود ظاهر، یا بهتر بگوئیم دوباره ظاهر، میشوند». 41 در دهۀ 0971 نظریه پردازان برجست های نظیر جین بیکر میلر iv دوباره دنبالۀ این تمایز را گرفتند. میلر نوشت که کلمۀ قدرت: i Mary Parker Follett ii Dorothy Emmett iii Hannah Arendt iv Jean Baker Miller
Made with FlippingBook
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2