عبدالبهاء و تولد انسان

بی ثمر نمائیم بر ضدّ تعالیم آنها قیامکنیم متابعتشیطان نمائیم و هر روز بجنگ و جدالی مشغول شو یم و هر روزی سبب خونر یزی و خرابی گردیم؟ آیا کفایت نیست این همه قرون و اعصار جنگ بوده لهذا جنگ را تجر به کردیم و دیدیم که حرب و قتال و بغض و عداوت سبب اضمحلال است سبب غضب الهی است سبب محرومیّت از رحمت پروردگار است خوب است حالا در این عصر نورانی یک چندی الفت و محبّت تجر به نمائیم صلح عمومی را اعلان کنیم وحدت عالم انسانی را نشر دهیم شب و روز بکوشیم تا بین بشر اتّحاد و اتّفاق جلوه نماید. این را نیز چندی امتحانکنیم اگر دیدیم که محبّت و الفت و صلح ضرر دارد آسان است دو باره بجنگ برمیگردیم امّا چون ملاحظه کردیم که محبّت سبب ترقّی انسان است سبب نورانیّت بشر است سبب وصول برضای الهی است سبب قر بیّت درگاه کبر یاست بنهایت قوّت تمسّک بآن کنیم. باری من شب و روز دعا میکنم که این آتش حرب و قتال خاموش شود و چشمهٴ صلح و حیات بجوشد. امیدوارم که جمیع ماها بکوشیم راحتمان را فدا کنیم ثروتمان را صرف کنیم حتّی جانمان را فدا نمائیم تا این نورانیّت صلح و وفاق در جمیع آفاق بتابد و عالم انسانی روشنگردد . از جمله اساس حرب و جنگ در بالکان امروز تعصّب دینی است تعصّب مذهبی است. شما درست ملاحظه نمائید که خدا دین را تأسیس فرمود تا محبّت بین بشر ز یاد شود و سبب الفت و مؤانستگردد ما چنین موهبت الهی را سبب جنگ و جدال نموده ایم. دینکه باید سبب ارتباط باشد سبب خونر یزی شد دینکه باید سبب عدل و انصاف باشد سبب ظلم بیپایانگردید. پس اگر دین سبب جنگ و جدال شود البتّه بی دینی بهتر است زیرا مقصد از دین محبّت است تا قلوب را بیکدیگر ارتباط دهد ولی اگر دین سبب شود که قلوب را 94

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2