عبدالبهاء و تولد انسان

کنیم چرا این حیات را مبدّل بممات نمائیم چرا این محبّت و الفت را مبدّل بحسد و بغض کنیم؟ پروردگاری که جمیع ماها را خلق کرده و باین درجه بما مهر بان است آیا سزاوار است که مخالف رضای او رفتار نمائیم بر ضدّ سیاست او معیشت کنیم بندگان او را صدمه و اذیّت نمائیم خون یکدیگر را مباح بدانیم اموال یکدیگر را غارت کنیم. خدا ما را ملائکه خلق نموده است آیا جائز است حیوان درّنده گردیم. چه قدر سبب حسرت است اگر انسان در این وحشت بماند . باری جمیع مظاهر الهی بجهت محبّت و الفتآمده اند جمیع کتب آسمانی بجهت محبّت و الفت نازلگشته جمیع تعالیم سبحانی بجهت محبّت و الفت بوده لکن ما این حقیقت را فراموشکردیم بتقالیدیگرویدیم و چون تقالید مختلف است نزاع و جدال بمیان آمده و آتش حرب و قتال شعله زده. پس بهتر آن استکه رجوع بحقیقتکنیم یعنی حقیقت تعالیم الهی را تحرّی نمائیم و هیچ شبهه ئی نیستکه حقیقت تعالیم الهی یکی است و آن محبّت است و ترک جنگ و جدال. حقیقت تعالیم الهی نور است و بغض و عداوت ظلمت حقیقت تعالیم الهی حیات است ولکن درّندگی و خونخواری ممات. تقالید هادم بنیان انسانیست زیرا سبب تعصّب است و تعصّب سبب جنگ. مظاهر مقدّسهٴ الهی زحمتها و بلایای شدیده تحمّل نمودند یکی هدف هزاران تیر شد یکی در تاریکی حبس افتاد و دیگری نفی در بلاد شد یکی با ی صلیب رفت و دیگری در قعر زندان افتاد این بلایا را بجهت اینکشیدند که در بین قلوب محبّت حاصل شود با یکدیگر الفت نمایند با یکدیگر مهر بان باشند جان خود را فدای یکدیگر کنند راحت و آسایش خود را فدای خیر عموم نمایند. مدّت حیات را در نهایت زحمت بودند تا ما را هدایتکنند و ما را بحقیقت دلالت نمایند. آیا سزاوار استکه ما زحماتآنها را ضایعکنیم مشقّتهای آنها را 93

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2