عبدالبهاء و تولد انسان

است. اما این نظریه برای تبیین جنگ و صلح کافی نیست. امر بهائی بر لزوم چنین فرهنگی به عنوان یکی از شرایط ضروری صلح تأکید میکند، اما با نظریه ی فرهنگی متفاوت است. اول آن که معتقد است عوامل فرهنگی باید با نهادهای اجتماعی و سیاسی مشوق صلح همراه گردد، تا چنین فرهنگی مؤثر و متداوم باشد در غیر این صورت، صلح طلبی مردم یک جامعه میتواند به راحتی در شرایط بحرانی به جنگجویی مبدل شود. دوم آن که ایجاد چنین فرهنگی امری خودبه خود نیست، بلکه مجموعه ای از عوامل روحانی و فرهنگی و اجتماعی باید دست به دست هم بدهند تا آن را میسر سازند . چنانکه دیدیم اولین گفتار بهاءاللّه بر ضرورت تعبیر جدیدی از مفهوم نصرت تأکید نمود. این امر نشانه ای از این واقعیت است که بهاءاللّه و عبدالبهاء مردم را به فرهنگ نوینی که فرهنگ یگانگی و صلح و اتّحاد است، دعوت نمودند. بهاءاللّه نه تنها ضغینه و کینه ی مذهبی را مطلقاً مطرود نمود، بلکه به علاوه هر گونه فرهنگ خشونت را مورد انتقاد قرار داد. در واقع سرتاسر آثار بهاءاللّه کوششی است برای دگرگون ساختن دلهای مردم تا از تنگنای نفرت و خشونت به گلزار محبت و یگانگی قدم گذارند. بهاءاللّه میگوید : ای اهل بها کمر همت را محکم نماییدکه شاید جدال و نزاع مذهبی از بین اهل عالم مرتفع شود و محوگردد. حبّاً لله و لعباده بر این امر عظیمِ خطیر قیام نمایید. ضغینه و بغضای مذهبی ناریست عالم سوز و اطفاء آن بسیار ۴۴\. صعب، مگر ید قدرت الهی ناس را از این بلای عقیم نجات بخشد اما تحقق این فرهنگ صلح در میان افراد بشر نیازمند دگرگونیهای بنیادی اخلاقی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی در دنیا میباشد. به عنوان مثال آیین بهائی از لزوم رویکردی جدید به دیانت سخن میگوید و اعلان میدارد که «دین باید سبب الفت و محبّت باشد» و بهاءاللّه به صراحت بی دینی را به مراتب از آن نوع اعتقاد دینی که باعث خشونت و جنگ و بیگانگی شود، برتر میشمارد. نسخ کامل حکم جهاد و قتال از جمله مظاهر این فرهنگ نوین است. بهائی معتقد به وحدت ادیان و وحدت انبیاء است. بر طبق آیین بهائی همه ی ادیان الهی شکلهای گوناگونی از ظهور حقیقت الهی میباشند. بنا بر این، تفاوتهای این ادیان یا ناشی از سوء تعابیر رؤسا و پیروانشان است و یا آن که محصول ۱۰ – ۱۱ ): بهاءاللّه: لوح شیخ، صص ۴۴( پ 79

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2