عبدالبهاء و تولد انسان
سه نظریه، اندیشهای تقلیل گرایانه و یک بُعدی را ارائه میکنند. اما پیام بهاءاللّه در وسط قرن نوزدهم همه ی این عوامل را به صراحت مورد تأکید قرار داد . نظریه ی اول، نظریه ی واقع گرایی است که هم اکنون نظریه ی چیره در مباحث علوم سیاسی و روابط بین المللی است. این نظریه بر آن است که عامل تعیین کننده ی جنگ یا صلح، چیزی جز ساختار نظام سیاسی و نظامی بین المللی دنیا نیست. به عبارت دیگر بر طبق این نظریه، عامل مهم، ساختار و نظام روابط بین المللی است و نه ویژگیها و شکل بخصوص آحاد این نظام. میتوان گفت که این نظریه نوعی تعمیم مکتب ساختگرایی در سطح نظام بین المللی است. نظریه ی واقعگرایانه بر آن است که ساختار نظام سیاسی بین المللی در واقع ساختار هرج و مرج و آنارشیزم است، یعنی نظام بین المللی فاقد یک حکومت و نهادهای با نفوذ و توان مند جهانی است. در این نظام که نظامی ملی گرایانه و ناسیونالیستی است، آحاد و اجزاء نظام بین المللی را کشورهای گوناگونی تشکیل میدهند که همگی با یکدیگر در رقابت و ستیز هستند و هر یک دیگری را دشمنی بالفعل یا بالقوه میداند. بنا بر این، ساختار هرج و مرج بین المللی باعث مخاطره و احساس عدمامنیتبرایهمهیآحادمیباشدودرنتیجههمهیکشورها،قبلازهرچیزدیگر،درفکرآن هستندکهامنیتخودرادرقبالتهدیدنظامیخارجیتضمیننمایند. نتیجهیاینامرمسابقهی تسلیحاتی جهانی است. مکتب واقعگرایانه بر آن است که نظام داخلی این آحاد ملی، اثر مهمی در تعیین جنگ یا صلح ندارد، بلکه این ساختار نظامی بین المللی است که تعیین کننده است . از آنجا که طرفداران این نظریه نفس نظام هرج و مرج را مورد سؤال قرار نمی دهند، در نتیجه نظریه ی ایشان در مورد صلح به بحثی در مورد موازنه ی قوا و موازنه ی وحشت محدود میگردد. به عنوان مثال از مهمترین باورهای این نظریه آن است که با ایجاد نیروی هسته ای و سلاحهای اتمی موازنه ی وحشت در دنیا به صورتی درآمده است که هیچ کشوری جنگ را به نفع خود نمیبیند، چرا که جنگ زمانی عاملی عقلانی تلقی میشود که کشوری بتواند بر دیگری غلبه کند و بدون تلفات و زیان شدید، منافع زیادی بدست آورد. اما در دنیای سلاحهای اتمی و هسته ای امکانی برای پیروزی در کار نیست و در نتیجه تجهیز کشورها به سلاحهای اتمی غالباً به عنوان ضامن صلح تلقی میشود. این نویسندگان تأکید کرده اند که طولانی ترین دوران صلح میان کشورهای توان مند در دوران اخیر، یعنی پس از جنگ جهانی دوم و در دل جنگ سرد، میان دو قطب اشتراکی و سرمایه داری محقق شد.بدین جهت این نظریه پردازان معمولاً نابودی نظام دو قطبی جنگ سرد 74
Made with FlippingBook
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2