عبدالبهاء و تولد انسان
صفات رحمانی است، صورت و مثال خداست، هشیاری و روح است و بدین ترتیب هویت او به ویژگیهای خصوصی تقلیل نمی یابد. بر عکس، در این نوع مفهوم از هویت، خصوصیتها و تنوع فرهنگی و ملی و زبانی در چهارچوب وحدت در کثرت زیبا و مقدس میگردد. تکثّر در چهارچوب وحدت، زیبا و خلاق و آفریننده است، در حالی که تکثّر در چهارچوب بیگانگی و انحطاط به هویت خصوصی، زاینده ی خشونت، تنازع بقا، بیگانگی، و ویرانسازی است. عبدالبهاء میگوید : اگر معترضی اعتراض نمایدکه طوائف و أمم و شعوب و ملل عالم را آداب و رسوم و أذواق و طبایع و اخلاق مختلف و افکار و عقول و آراء متباین، با وجود این چه گونه وحدت حقیقی جلوه نماید و اتحاد تام بین بشر حاصل گردد؟ گوییم اختلاف به دو قسم است: یک اختلاف سبب انعدام است و آن نظیر اختلاف ملل متنازعه و شعوب متبارزه که یکدیگر را محو نمایند و خانمان را براندازند و راحت و آسایش سلب کنند و خونخواری و درندگی آغاز نمایند و اختلاف دیگرکه عبارت از تنوع است، آن عین کمال و سبب ظهور موهبت حضرت ذوالجلال. ملاحظه نمایید، گلهای حدایق هر چند مختلف النوع و متفاوت اللون و مختلف الصور و الاشکالند، ولی چون از یک آب نوشند و از یک باد نشو و نما نمایند و از حرارت و ضیاء یکشمس پرورش نمایند، آن تنوع و اختلاف سبب ازدیاد جلوه و رونق یکدیگر گردد... این اختلافو تنوع مؤید ائتلافو محبت استو اینکثرت، أعظم قوهی وحدت. اگر حدیقه ای را گلها و ریاحین و شکوفه و اثمار و اوراق و اغصان و اشجار از یک نوع و یک لون و یک ترکیب و یک ترتیب باشد، به هیچ وجه لطافتی و حلاوتی ندارد. ولکن چون از حیث الوان و اوراق و ازهار و اثمار گوناگون باشد، هر یکی سبب تزیین و جلوه ی سایر الوان گردد و حدیقه ی أنیقه شود و در نهایت لطافت و طراوت و حلاوت جلوه نماید و هم چنین تفاوت و تنوع افکار و اشکال و آراء و طبایع و اخلاق عالم انسانی چون در ظل قوه ی واحده و نفوذ کلمه ی وحدانیت باشد، در نهایت عظمت و جمال و علویت و کمال ۳۶\. ظاهر و آشکار ۳۱۷ – ۳۲۰ ، صص ۱ . ) : مکاتیب، ج ۳۶( پ 65
Made with FlippingBook
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2