عبدالبهاء و تولد انسان

بهاءاللّه و در سخنرانی های عبدالبهاء همواره به عنوان مهمترین اصل آئین بهائی معرفی میگردد. این اصل، هدف آئین بهائی و عصاره ی همه ی تعالیم بهاءاللّه میباشد. این اصل چیزی نیست، جز اصل وحدت عالم انسانی . تمامی تعالیم بهاءاللّه و تمامی سخنرانیهای عبدالبهاء بازتابی از همین اصل بنیادی است. وحدت عالم انسانی در واقع تحقق راستین تولد انسان، بلوغ انسان، ظهور خرَد، رهایی انسان از انحطاط به ورطه ی تنازع بقا و تحقق آزادی راستین است. همانند پدرش، بهاءاللّه، عبدالبهاء در گفتارهای خود یگانگی عالم انسانی را هم به عنوان مفهومی ابدی و حقیقتی جاودان و هم به عنوان مفهومی تاریخی و نو ظهور و مقتضای این دور جدید، معرفی مینماید . در واقع جمع این دو مفهوم است که پیچیدگی و زیبایی اصل یگانگی جهان بشری را خاطرنشان میسازد. از برخی جهات این مفهوم، مفهومی تاریخی است و ویژه ی این عصر، عصری که عبدالبهاء آن را «قرن انوار» مینامد. بهاءاللّه در خطاباتش به زمامداران سیاسی و مذهبی جهان، بر این اصل تکیه نمود که جهان وارد مرحله ای نوین از تاریخ شده است و مهمترین ویژگی این مرحله از تکامل انسان را، ظهور این ویژگی بخصوص اعلان نمود که هم اکنون عالم بشری بمثابه ی یک پیکر واحد تشکّل یافته است و تنها راه حل دشواریهای جهان در این است که سیاستها و فرهنگ بشری با این بینش و واقعیت سازگار گردد. به گفته ی بهاءاللّه: «فانظروا العالم کهیکل انسان»، عالم را بمانند یک پیکر بشری بنگرید. ارتباط متقابل بخشهای گوناگون جهان چه از نظر اقتصادی، چه از نظر سیاسی، چه از نظر تکنیکی، چه از نظر محیط زیستی، و چه از نظر فرهنگی جوامع بشری را به یک واقعیت ارگانیک، یعنی پدیداری جهانی تبدیل نموده است. در زمان بهاءاللّه البته این بیان به نظر عجیب میآمد و حتی در زمانی که عبدالبها در غرب به اعلان آن پرداخت نیز این مفهوم، مفهومی گزافه آمیز و غیر واقعی تلقی میگردید. اما هم اکنون در ابتدای قرن بیست و یکم هیچ مفهمومی مهمتر از مفهوم جهانی شدن موضوع تأمل نظری و فلسفی و علمی در سرتاسر جهان نیست . ناگفته نماند که اصل یگانگی عالم انسانی در واقع بیانگر نگرشی نوین به جامعه شناسی و علوم اجتماعی بوده است. همزمان با بهاءاللّه، نظریات گوناگون جامعه شناختی بر این بینش نوین استوار میگردد که جامعه مجموعه ای مکانیکی از افراد نیست، بلکه دارای وحدت و هستی و ساختار ویژه ی خود میباشد. بدین ترتیب نظریه ی پیکری جامعه توسط مکتبهای گوناگون مورد تأکید قرار گرفت که بر طبق آن یک جامعه به مانند یک پیکری که دارای تمامیت و وحدت و ارتباط و وابستگی متقابل 63

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2