عبدالبهاء و تولد انسان

آشکار است که چنین پدیداری در جهانی که هر چه بیشتر در جهت “جهانی شدن” حرکت کرده است، تا به چه حد اهمیت دارد. چنین وحدت در کثرتی به ایجاد هویتی نوین در میان همه ی انسانها کمک میکند، هویتی که بر اساس وحدت در کثرت استوار است که در آن هر کس همه ی نوع بشر را برادر و خواهر خود دانسته و مفهوم یگانگی را جایگزین انواع بیگانگی مینماید . تحقق این وحدت در کثرت در سطح زبان به زوال سوء تفاهمهای گوناگون مدد می بخشد و دلها را به یکدیگر نزدیک میکند. چنین وحدتی به عدالت اقتصادی و اجتماعی نیز کمک میکند، چرا که این تنها انگلیسی زبانان و یا طبقات مرفّه کشورهای غیر انگلیسی زبان نخواهند بود که امکان ارتباط بین المللی در همه جا داشته باشند. ِ این که چه زبانی زبان مشترک جهانی بشود، باید توسط فرایندی دمکراتیک مورد انتخاب قرار گیرد یا بر اساس تصمیمی دمکراتیک ابداع و ایجاد گردد. نه تنها اصل زبانِ مشترک بین المللی اصلی است که به حصول دمکراسی در سطح بین المللی کمک میکند، بلکه خود این زبان نیز باید محصول فرایندی دموکراتیک در سطح بین المللی و جهانی باشد . اهمیت این مفهوم تا به حدی است که بهاءاللّه در کتاب اقدس تحقق این زبان مشترک بین المللی را از مهمترین نشانه های بلوغ عالم، ظهور خرَد در میان مردم، و در واقع تولد انسان به عنوان انسان قلمداد نمود. این که بهاءاللّه علاوه بر زبان بومی خود، یعنی زبان شیرین و زیبای پارسی، به یک زبان دیگر هم سخن گفت تا حدی نشانه ای از این وحدت در کثرت در سطح جهانی است. علت انتخاب عربی صرفاً این تصادف تاریخی بود که دولت ایران بهاءاللّه را به کشور عثمانی و به مناطقی که عربی زبان بودند، تبعید کرد و سرتاسر دوران وحی بهاءاللّه در میان افرادی سپری شد که زبانشان عربی بود. اما بهاءاللّه آثار گوناگونی به زبان پارسی بنگاشت و برخی از این آثار به زبان پارسی سره میباشد. پیامبر ایرانی، ایران را به عنوان دریچه ای مقدس برای اتحاد عالم انسانی تعبیر نمود و زبان پارسی را حلقه ای برای اتصال و ارتباط همه ی فرهنگها و ملیتها و مذهبها و نژادها قلمداد کرد . وحدت عالم انسانی اما چهار اصل برابری زن و مرد، آزادی راستین، آموزش و پرورش عمومی، و زبان مشترک جهانی همگی جلوه های گوناگونی از اصل دیگری میباشند که در جهان بینی 62

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2