عبدالبهاء و تولد انسان

و انسان تحقّق یابد و از تخالف و تنافر انحلال حاصلگردد و اضمحلال رخ بگشاید. لهذا آن چه سبب ایتلاف و تجاذب و اتّحاد بین بشر است حیات عالم انسانیست و آن چه سبب اختلاف و تنافر و تباعد است علّت ممات نوع بشر است. و چون بکشتزاری مرور نمائیکه زرع و نبات وگل و ر یحان پیوسته است و جمعیّتی تشکیل نموده دلیل بر آنست که آنکشتزار و گلستان بتر بیت دهقانکاملی انبات و ترتیب شده است و چون پر یشان و بی ترتیب و متفرّق مشاهده نمائی دلیل بر آنستکه از تر بیت دهقان ماهر محروم بلکه گیاه خودروئیست. پس واضح شد که الفت و التیام دلیل بر تر بیت مر بّی حقیقی است و تفر یق و تشتّت برهان وحشت و محرومیّت از تر بیت الهی. اگر معترضی اعتراضکند که طوائف و امم و شعوب و ملل عالم را آداب و رسوم و اذواق و طبایع و اخلاق مختلف و افکار و عقول و آراء متباین با وجود این چگونه وحدت حقیقی جلوه نماید و اتّحاد تام بین بشر حاصل گردد گوئیم اختلاف بدو قسم است یک اختلاف سبب انعدام است و آن نظیر اختلاف ملل متنازعه و شعوب متبارزهکه یکدیگر را محو نمایند و خانمان براندازند و راحت و آسایش سلبکنند و خونخواری و درندگی آغاز نمایند و این مذموم است امّا اختلاف دیگر که عبارت از تنوّعستآن عین کمالست و سبب ظهور موهبت الهی. ملاحظه نمائید گلهای حدائق هرچند مختلف النّوع و متفاوت اللّون و مختلف الصّور و الأشکالند ولی چون از یک آب نوشند و از یک باد نشو و نما نمایند و از حرارت و ضیاء یک شمس پرورش نمایند آن تنوّع و اختلاف سبب ازدیاد جلوه و رونق یکدیگر گردد. این اختلاف آداب و رسوم و عادات و افکار و آراء و طبایع سبب زینت عالم انسانیست این ممدوح است. و همچنین این تنوّع و اختلاف چون تفاوت و تنوّع اجزاء و اعضای انسانستکه سبب ظهور جمال وکمال است چون این اعضا و اجزای متنوّعه در تحت نفوذ سلطان روحست و روح در جمیع 200

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2