عبدالبهاء و تولد انسان

از عادت قدیمه استکه هر ملّتی از ملل را ایّام سرور عمومی که جمیع ملّت در آن روز سرور و شادمانی کنند و اسباب عیش و عشرت فراهم آرند. یعنی یک روز از ایّام سنه را که در آن روز واقعهٴ عظیمی و امر جلیلی رخ داده آنرا انتخاب نمایند و در آن روز نهایت سرور و نهایت حبور و نهایت شادمانی ظاهر کنند. دیدن یکدیگر نمایند و اگر چنآن چه بین نفوسکدورتی حاصل در آن روز آشتیکنند و آن اغبرار و آن دلشکستگی زائل شود دو باره بالفت و محبّت پردازند. چون در روز نوروز از برای ایرانیان امور عظیمه ئی واقع شد لهذا ملّت ایران یوم نوروز را فیروز دانستند و آن را عید ملّی قرار دادند. فی الحقیقه این روز بسیار مبارکست زیرا بدایت اعتدال ر بیعی و اوّل بهار جهت شمالست و جمیع کائنات ارضیّه چه اشجار چه حیوان چه انسان جان تازه ئی یابد و از نسیم جان پرور نشاطی جدید حاصل کند حیاتی تازه یابد و حشر و نشر بدیع رخ بگشاید ز یرا فصل ربیع است و در کائنات حرکت عمومی بدیع. وقتی سلطنت ایران مضمحل شده بود و اثری از آن باقی نمانده بود در این روز تجدید شد جمشید بر تخت نشست ایران راحت و آسایش یافت قوای متحلّلهٴ ایران دوباره نشو و نما نمود اهتزازی عجیب در دل و جانها حاصل گشت بدرجه ئیکه ایران از ایّام سلفکه سلطنتکیومرث و هوشنگ بود بلندتر گردید و عزّت و عظمت دولت ایران و ملّت ایران مقامی بالاتر گرفت. و همچنین وقایع بسیار عظیمه در روز نوروز که سبب فخر و عزّت ایران و ایرانیان است وقوع یافت. لذا همیشه ملّت ایران قر یب پنج شش هزار سال استکه این روز را فیروز شمرده اند و شگون دانسته اند و روز سعادت ملّت شمرده اند و الی یومنا هذا این روز را تقدیسکنند و مبارک دانند. باری هر ملّتی را روزی استکه آن روز را یوم سعادت دانند و اسباب مسرّت فراهم آرند. و در شرایع مقدّسهٴ الهیّه در هر دوری وکوری نیز ایّام سرور و حبوری و اعیاد مبارکی که در آن روز اشغال متفرّقه ممنوع 186

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2