عبدالبهاء و تولد انسان

هواللّه ای دختر ملکوتی من در راه آهن رو به سانفرانسیسکو میرویم بیاد خوی تو افتادم و بیاد روی مستر جفریکوچک فوراً بتحر یر این نامه پرداختم. این را بدانکه نهایت سرور من وقتی استکه آن دختر عز یز را ببینم سرگشته و سودائی و مشهور بشیدائی و مفتون جمال الهی و منجذب بنفحات جنّت ابهی است چون شمع بسوزد و بگدازد لکن بانجمن نور بخشد و امیدم چنانست که چنینگردی. در خصوص مسئلهٴ اقتصادیکه بموجب تعالیم جدید است از برای شما مشکل فکری حاصل شده. بیان چنان نبود ولی روایت چنین گشت. لهذا اساس مسئله را از برای شما بیان میکنم تا واضح و مبرهن شود که این مسئلۀ اقتصادی جز بموجب این تعالیم حلّ تام نیابد بلکه ممتنع و محال. و آن اینستکه این مسئلهٴ اقتصاد را باید از دهقان ابتدا نمود تا منتهی باصناف دیگر گردد ز یرا عدد دهقان بر جمیع اصناف اضعاف مضاعف است. لهذا سزاوار چنان است که اقتصاد از دهقان ابتدا شود و دهقان اوّل عامل است در هیئت اجتماعیّه. باری در هر قر یه باید که از عقلاء آن قر یه انجمنی تشکیلگردد که قر یه در ز یر ادارهٴ آن انجمن باشد و همچنین یک مخزن عمومی تأسیس شود و کاتبی تعیینگردد و در وقت خرمن بمعرفت آن انجمن از حاصلات عموم مقادیری معیّن بجهت آن مخزنگرفته شود. این مخزن هفت واردات دارد واردات عشر یّه رسوم حیوانات مال بی وارث لقطه یعنی چیزیکه در راه پیدا شود و صاحب نداشته باشد دفینه اگر پیدا شود ثلثش راجع باین مخزن است معادن ثلثش راجع باین مخزن است تبرّعات. خلاصه هفت مصرف نیز دارد اوّل مصارف معتدلهٴ عمومی مانند کاتب مخزن و ادارهٴ صحّت عمومی ثانی ادای عشر حکومت ثالث ادای 183

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2