عبدالبهاء و تولد انسان
اوهام است زیرا خدا عقل بانسان داده تا ادراک حقائق اشیاء کند حقیقت بپرستد. اگر دین مخالف علم و عقل باشد ممکن نیست سبب اطمینان قلب شود چون سبب اطمینان نیست اوهام است آن را دین نمیگو یند. لهذا باید مسائل دینیّه را با عقل و علم تطبیق نمود تا قلب اطمینان یابد و سبب سرور انسان شود . رابعاً تعصّب دینی تعصّب مذهبی تعصّب وطنی و تعصّب سیاسی هادم بنیان انسانی است. اوّلاً دین یکی است زیرا ادیان الهی حقیقت است. حضرت ابراهیم ندا بحقیقت کرد حضرت موسی اعلان حقیقت نمود حضرت مسیح تأسیس حقیقت فرمود حضرت رسول ترویج حقیقت نمود. جمیع انبیا خادم حقیقت بودند جمیع مؤسّس حقیقت بودند جمیع مروّج حقیقت بودند. پس تعصّب باطل است زیرا این تعصّبات مخالف حقیقت است. امّا تعصّب جنسی جمیع بشر از یک عائله اند بندگان یک خداوندند از یک جنسند تعدّد اجناس نیست مادام همه اولاد آدمند دیگر تعدّد اجناس اوهام است. نزد خدا انگلیزی نیست فرنساوی نیست ترکی نیست فرسی نیست. جمیع نزد خدا یکسانند جمیع یک جنسند. این تقسیمات خدا نکرده بشر کرده لهذا مخالف حقیقت است و باطل است. هر یک دو چشم دارد دوگوش یک سر دارد دو پا. در میان حیوانات تعصّب جنسی نیست. در میان کبوتران این تعصّب نیست. کبوتر شرق با کبوتر غربآمیزش کند. گوسفندان همه یک جنسند. هیچگوسفندی بدیگری نمیگو ید تو گوسفند شرقی هستی من غر بی. هر جا باشند با هم آمیزش نمایند. کبوتر شرق اگر بغرب بیاید با کبوتر غرب در نهایت آمیزش است. به کبوتر غرب نمیگو ید تو غر بی هستی من شرقی. پس چیزیکه حیوان قبول نمیکند آیا جائز است انسان قبول نماید؟ و امّا تعصّب وطن همهٴ روی زمین یککره است یک ارض است یک وطن است. خدا تقسیمی 161
Made with FlippingBook
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2