عبدالبهاء و تولد انسان
دیگر آنکه خدا جمیع را یکسان خلقکرده. حضرت بهاءاللّه اعلان مساوات رجال و نساء فرمودکه مرد و زن هر دو بندگان خدا هستند و کل بشر و در حقوق متساوی. نزد خدا مردی و زنی نیست. هر کس اعمالش بهتر و ایمانش بهتر در درگاه الهی مقرّبتر است. در عالم الهی ذکور و اناث نیست در عالم ملکوت ذکور و اناث نیست جمیع یکی هستند. لهذا رجال و نساء کل باید متّحد باشند مساوی باشند. خلاصه اهالی عالم چون اکثر جاهل بودند حضرت بهاءاللّه اعلان فرمودکه کل باید تحصیل علوم و فنون نمایند. جمیع اطفال را داخل مکتب نمایند چه در شهرها چه در قر یه ها و این فرض است. اگر پدر طفلی هرآینه عاجز باشد جمعیّت بشر یّه باید او را مدد نماید تا نفسی بی تر بیت نماند و در مدارس هم تر بیت جسمانی یابد و هم تر بیت روحانی زیرا علوم مادّیّه بمنزلهٴ جسد است و علوم الهیّه مانند روح. روح باید در جسد دمیده شود تا جسد حیات یابد امّا اگر روح نباشد جسد مرده است ولو در نهایت جمال باشد چون از فیض روح محروم باشد ثمری ندارد و بی نتیجه است بلکه نبودنش بهتر ز یرا فاسد و متعفّن میشود البتّه معدوم باشد بهتر است. اینستکه در انجیل میفرماید المولود من الجسد جسد هو و المولود من الرّوح هو الرّوح. یعنی مادّیّات بمنزلهٴ جسد است امّا نفثات روح القدس روح است این جسد باید باین روح زنده شود. از این جهت حضرت مسیح فرمود ولادت ثانو یّه لازم است و آن این استکه وقتی انسان در رحم بود از جمیع این فیوضات محروم بود چون باین عالم آمد چشمش باز شد گوشش شنوا گشت دارای هوش و قوای جسمانیّه شد قوای روحانیّه حاصل کرد. این مواهب را خدا در عالم رحم داده بود لکن در عالم رحم ظاهر نبود چون متولّد شد این مواهب ظاهر و هو یدا گشت. دید چشمی دارد گوشی باو عنایت شده جمیعکائنات را مشاهده مینماید دریائی میبیند صحرائی ملاحظه میکند باغ و بستانی میبیند. از جمیع اینها در عالم رحم بی خبر بود 155
Made with FlippingBook
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2