عبدالبهاء و تولد انسان
کرهٴ ارض واحد. جمیع بشر از یک وطنند و از سلالهٴ آدم لهذا یک عائله اند و یک جنسند نه مختلف ما چرا باید مختلف باشیم؟ چرا این حرب و نزاع در میان باشد؟ چرا این جدال و قتال باشد؟ باید متابعت رضای الهی نمائیم. شبهه ئی نیستکه رضای الهی در محبّت و الفت است زیرا حرب هادم بنیان انسانی. تا حرب زائل نشود عالم انسانی راحت نیابد . دیگر آنکه تقالیدی که در دست ادیان است مانع اتّحاد و اتّفاق است زیرا تقالید مختلف است اختلاف تقالید سبب نزاع و نزاع سبب قتال لهذا باید تقالید را ترک نمود و تحرّی حقیقتکرد. چون حقیقت یکی است اگر کل تحرّی حقیقت نمایند شبهه ئی نیست که کل یکی شوند متّحد و متّفق گردند ز یرا این همه نزاع از تقالید است والّا اساس ادیان الهی یکی است و آن فضائل انسانیست. هیچکس در فضائل اختلاف ندارد همه متّفقند که فضائل نور است و رذائل ظلمت. پس ما باید رجوع باساس ادیان الهی نمائیم تقالید را ترک کنیم یقین است متّحد میشو یم و بهیچوجه اختلافی نمی ماند . و دیگر آنکه دین باید مطابق با عقل باشد مطابق با علم باشد ز یرا اگر مطابق با عقل و علم نباشد اوهام است. خدا قوّهٴ عاقله داده تا بحقیقت اشیاء پیبر یم و حقیقت هر شیئی ادراککنیم. اگر مخالف علم و عقل باشد شبهه ئی نیستکه اوهام است و اگر دین مانع الفت باشد بی دینی بهتر است زیرا دین بجهت محبّت و الفت است. اگر دین سبب نزاع و جدال شود البتّه عدم دین بهتر است چه که بمنزلهٴ علاج است و علاج اگر سبب مرض شود البتّه عدم او بهتر است . 154
Made with FlippingBook
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2