عبدالبهاء و تولد انسان

صرفاً به عنوان موجودی مادّی و طبیعی معرفی نمود. تقلیل و انحطاط انسان به رتبه ی طبیعت، به رتبه ی کالا، به رتبه ی حیوان، عصاره ی فلسفه و نظریات داروینیسم اجتماعی بود که با تقلیل انسان به رتبه ی طبیعت، آدمی را مشمول دو اصل تنازع بقا و بقای اصلح نمود. آن چه که در قاموس نظریه ی جامعه شناسی داروینیسم اجتماعی نامیده می شود و تا حدّ زیادی مدافع نظام رقابت عنان گسیخته در بازار سرمایه داری محض میباشد، تنها یک نوعِ محدود این انحطاط انسان به رتبه ی طبیعت است. در واقع بسیاری از اندیشمندانی که علیه داروینیسم اجتماعی سخن میگویند خود مدافع و حامی آن میباشند. تنازع بقا صرفاً به معنای رقابت در بازار نیست، بلکه تعریفی است از انسان و هویت او که با اصل وحدت عالم انسانی و صلح عمومی در تعارض است. به عنوان مثال مدافعان پرخاشگر ناسیونالیسم افراطی یعنی وطن پرستی – و نه وطن دوستی – که ممالک و دولتهای دیگر را صرفاً خطر و تهدیدی برای منافع خود دیده و هدفشان تعقیب سیاستهایی است که به نفع خود و به ضرر دیگر دولتها و کشورها منجر ۰ میشود، بدون آن که خود بدانند، مسحور و شیفته ی داروینیسم اجتماعی میباشند اندیشه ی نژاد پرست و راسیسم که به رقابت و دشمنی نژادها و برتری و کِهتری قومیتهای گوناگون باور دارد و نجات خود را در تطهیر و سرکوب و قلع و قمع دیگران میبیند، حتی اگر به سرمایه داری هم معتقد نباشد، طرفدار داروینیسم اجتماعی است. آن که زن را در مقابل مرد میگذارد و به برتری یکی بر دیگری باور دارد و حقوق متفاوت برایشان قائل است هوادار داروینیسم اجتماعی است. آن که طرفداران ادیان و مذاهب دیگر را پلید و نجس میداند و آنان و وجود آنان را “فساد در زمین” میخواند و به نفرت و بیگانگی و اجتناب و تبعیض نسبت به آنان قائل میشود بدون آن که بداند مدافع ۰ داروینزم اجتماعی است می بینیم که هم تدین سنتی و هم تجدد مرسوم غربی هر دو به شکلهای گوناگون از این بیماری روحانی و فرهنگی یعنی انحطاط انسان به رتبه ی طبیعت و کالا رنج برده و میبرند. تاریخ تجدد غرب از ابتدا علاوه بر اعلان اصل مقدس برابری حقوق آدمیان، متأسفانه تاریخ نژادپرستی و استعمار و پرخاشگری و ناسیونالیسم افراطی و سیاست شقاوت و تکنولوژی ارتش سالارانه نیز بوده است. اما تاریخ تدینِ سنتیِ شرقی (به علاوه شکل غربی آن) نیز تاریخ تکفیر و تنجیس، زن ستیزی و دگراندیش ستیزی و نیز خصومت با آزادی مذهب و وجدان و نفی تنوع فرهنگی و عقیدتی بوده و میباشد . 14

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2