عبدالبهاء و تولد انسان
یهود نفهمیدند و بحقیقت معانی پی نبردند و بصورت ظاهر نگاه کردند و مطابق ندیدند این بود که انکار کردند و اعتراض نمودند . سبب ثانی مانع ثانی این است که در مظاهر مقدّسهٴ الهیّه دو مقام است یک مقام بشر است و دیگری مقام رحمانی نورانی. مقام ظهور و تجلّی ربّانی مستور است و مقام بشر یّت ظاهر. خلق آن حقیقت مقدّسه [را] ظاهر در هیکل نمی بینند قوّهٴ روح القدس را نمی بینند نظر ببشر یّت میکنند و چون می بینند در مقام بشر یّت مشترک با سائر بشرند نظیر سائر ین میخورند میخوابند مر یض میشوند ناتوان میگردند لهذا قیاس بنفسخود نموده میگو یند اینها مثل ماها هستند امتیازی ندارند. چرا اینها مظاهر مقدّسه باشند و ما نباشیم چرا اینها ممتاز از ماها باشند چرا اینها آسمانی باشند و ما زمینی چرا آنها نورانی باشند و ما ظلمانی و حال آنکه در جمیع شئون بشری مثل آنها هستیم. ابداً فرق و امتیازی در میان نیست و امتیازی خصوصی از ما ندارند ما فرقی نمیبینیم اینها مثل ما هستند لهذا انکار و استکبار مینمودند. مثل ابلیسکه نظر بجسم آدمکردگفت من اشرف از آدم هستم ولی نظر بروح آدم نکرد روح آدم را ندید و چون جسم آدم از تراب بود آن را دید روح او را ندید استکبارکرد والّا سجده میکرد . حال در یوم ظهور مظاهر الهی چون مردم نظر به بشر یّت آنها مینمایند و مانند خودشان می بینند لهذا استکبار میکنند اعتراض مینمایند تعدّی میکنند ظلم و مخالفت مینمایند و بر قتل آنها قیام میکنند. پس شما باید نظر به بشر یّت مظاهر مقدّسهٴ الهیّه نکنید. باید نظر بحقیقت آنها بکنید آن حقیقت ساطعهکه آفاق را روشن میکند آن حقیقت ساطعه که عالم بشر را نورانی مینماید آن حقیقت ساطعه که نفوس را از نقائص خلاص مینماید آن حقیقت ساطعه که هیئت 143
Made with FlippingBook
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2