عبدالبهاء و تولد انسان
نمایند و رسماً آن لسان را قبولکنند و بعد از آن در جمیع مدارس عالم تعلیم اطفالکنند تا هر انسان دو لسان داشته باشد یک لسان عمومی و یک لسان وطنی تا جمیع عالم یکوطن و یک لسان گردد ز یرا این لسان عمومی از جمله اسباب اتّحاد عالم انسانیست . تعلیم دهم حضرت بهاءاللّه وحدت رجال و نساء است که رجال و نساء در نزد خداوند یکسانند جمیع نوع انسانند جمیع سلالهٴ آدمند ز یرا ذکور و اناثی تخصیص بانسان ندارد. در عالم نبات ذکور و اناثی موجود در عالم حیوان ذکور و اناثی موجود ولکن بهیچ وجه امتیازی نیست. ملاحظه در عالم نباتکنید آیا میانهٴ نبات ذکور و نبات اناث هیچ امتیازی هست بلکه مساوات تامّ است. و همچنین در عالم حیوان ابداً بین ذکور و اناث امتیازی نیست جمیع در ظلّ رحمت پروردگارند. پس انسانکه اشرفکائنات است آیا جائز استکه این اختلاف را داشته باشد؟ تأخّر جنس زن تا بحال بجهت این بودهکه مثل مردان تر بیت نمیشدند. اگر نسوان مانند مردان تر بیت میشدند شبهه ئی نیستکه نظیر رجال میگشتند. چونکمالات رجال را اکتساب نمایند البتّه بدرجهٴ مساوات رسند و ممکن نیست که سعادت عالم انسانی کامل گردد مگر بمساوات کاملهٴ زنان و مردان . تعلیم یازدهم حضرت بهاءاللّه صلح عمومی است و تا علم صلح عمومی بلند نگردد محکمهٴ کبرای عالم انسانی تشکیل نشود و جمیع امور ما به الاختلاف دول و ملل در آن محکمه قطع و فصل نگردد عالم آفر ینش آسایش نیابد بلکه هر روز بنیان بشر ز یر و ز بر گردد و آتش فتنه زبانهکشد و ممالک قر یب و بعید را مثل خاکستر کند. جوانان نورسیده هدف تیر اعتسافگردند و اطفال مظلوم یتیم بی پرستار مانند و مادرهای مهر بان در ماتم نوجوانان خو یش نوحه و ندبه نمایند. شهرها خراب شود 137
Made with FlippingBook
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2