عبدالبهاء و تولد انسان
انوار حقائق را ستر نموده است و این غمام های تقالید عالم را تاریک کرده است. لهذا نورانیّت دیانت ظاهر نیست و ظلمت سبب اختلاف شده است زیرا تقالید مختلف و این سبب جدال و نزاع بین ادیان گردیده و حال آنکه ادیان الهی مؤسّس وحدت انسانیست سبب محبّت بین بشر است سبب ارتباط عمومی است سبب اکتساب فضائل است ولکن ناس در بحر تقالید مستغرق شده و بواسطهٴ اکتساب این تقالید بکلّی از طر یق اتّحاد دور شده اند و از نورانیّت دیانت محروم مانده اند و باوهامی متشبّثند که میراث آباء و اجداد است. چون تقالید سبب ظلمت شد نورانیّت دیانت را محو کرد و آن چه سبب حیات بود سبب ممات شد. آن چه برهان دانائی بود دلیل نادانیگشت و آن چهکه سبب علوّیّت و ترقّی عالم انسانی بود سبب دنائت و جهالت نوع بشر شد. لهذا عالم دیانت روز بروز تدنّیکرد و عالم مادّیّات روز بروز غلبه نمود و آن حقیقت قدسیّهٴ ادیان الهی مستور ماند. آفتاب چون غروب کند این خفّاشها پرواز کنند ز یرا اینها مرغان شبند. چون نورانیّت دیانت غروبکند این مادّیّون خفّاشآسا بپرواز آیند ز یرا طیور لیلند وقتیکه نور حقیقت مخفی شد اینها بپرواز آیند. باری چون این عالم را تاریکی و ظلمت احاطه کرد حضرت بهاءاللّه از افق ایران مانند آفتاب درخشید جمیع آفاق را بانوار حقیقت روشن ساخت حقیقت ادیان الهی را ظاهر ساخت ظلمت تقالید را دفع نمود تعالیم جدیدی گذارد و بآن تعالیم شرق را زندهکرد . اوّل تعلیم حضرت بهاءاللّه تحرّی حقیقت است. باید انسان تحرّی حقیقت کند و از تقالید دست بکشد ز یرا ملل عالم هر یک تقالیدی دارند و تقالید مختلف است و اختلاف تقالید سبب جنگ و جدال شده است و تا این تقالید باقیست 133
Made with FlippingBook
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2